|
گزارش: ابراهیم شکوهی
این برنامه ساعت 6:30 دقیقه از محل قرارمان در جنوب تهران آغاز شد و با خودروهای شخصی شرکت کنندگان به سمت جنوب ورامین و جاده محیطبانی شکرآباد که یکی از محیطبانیهای پارک ملی کویر است حرکت کردیم. در میان راه چند توقف کوتاه داشتیم و در نزدیکی چرمشهر در کنار تالابی که جنب و جوش پرندگان در آن دیده میشد موفق شدیم دمجنبانک سر زرد که کمتر از بقیهی دمجنبانکها دیده میشود را مشاهده کنیم. همچنین در کنار پرندگان دیگری که در تالاب حضور داشتند، صدای سسک تالابی بزرگ نیز به گوش میرسید که نشان دهندهی ورود این گونه به مناطق جنوبی تهران برای زادآوری بود. دیدن سه گونه سنقر (تالابی، خاکستری و سفید) در فاصله کوتاهی این نوید را به ما میداد که احتمال دیدن سنقر گندمزار نیز دور از ذهن نیست.
دم جنبانک سر زرد _ عکس از پرستو هدایتزاده
بهار از راه رسیده و مزارع گندم و جو کمی سبز شده بودند و کشاورزان زیادی برای آماده کردن زمینها به سمت مزارع خود رهسپار بودند.
اگرت بزرگ _ عکس از پدرام خلیلی
در جاده خاکی محیطبانی شکرآباد در کنار یک بیشه کوچک از درختان گز و آبی که در انتهای یک مزرعه غرقابی جمع شده بود، توانستیم یک عقاب شاهی جوان که در انتظار بالا آمدن خورشید و گرم شدن هوا بود، به همراه اولین مشاهده سسک سردودی در سال جدید که تازه به اطراف تهران رسیده بود، گلو آبی که آخرین روزهای مهاجرتش را در این منطقه سپری میکرد و تعدادی خوتکا ابرو سفید، گیلانشاه دم سیاه، آوست و سایر پرندگان کنارآبزی را مشاهده نماییم.
سسک سر دودی _ عکس از پرستو هدایتزاده
آبگیر فصلی که در نزدیکی محیطبانی شکرآباد محیطی تالابی را تشکیل میدهد، در اواخر زمستان و اوایل بهار دارای آب است. البته میزان آب در هر سال بسته به مقدار رهاسازی آب در بالا دست متفاوت است. پرواز سنقرهای تالابی از فاصله دور به ما این نوید را میداد که امسال مقدار قابل قبولی آب در آبگیر وجود دارد و احتمالا شاهد حضور پرندگان آبزی و کنارآبزی زیادی خواهیم بود. به آهستگی به کنار تالاب رسیدیم، خروسکولیهای دمسفید و چوبپاها که با دیدن ما سر و صدای زیادی به راه انداخته بودند، نشان از نزدیک شدن فصل زادآوری در این منطقه برای این پرندگان داشت.
خروسکولی دم سفید
تالاب فصلی شکرآباد
این آبگیر و تالاب فصلی دارای درختچههای گز فراوان و نیزارهای غیر قابل دسترس به دلیل باتلاقی بودن زمین است که منطقه را برای پرندگان امن میکند. البته شترها و گوسفندان و بزها و سگهای گله به تعداد فراوانی در این منطقه حضور دارند که حضور آنها در فصل زادآوری پرندگان یک نکته منفی به حساب میآید. منظره تالاب بسیار زیبا بود و زمانی که سنقرهای تالابی و یا یک عقاب صحرایی در بالای نیزار پرواز میکردند، پرندگان زیادی به هوا برمیخواستند که بسیار هیجان انگیز بود.
تالاب فصلی شکرآباد
خوشبختانه توانستیم پرندگان زیادی از جمله پرستو دریایی بالسفید، فیلوش، آنقوت، تنجه، اردک نوک پهن و سرسبز، اردک مرمری و تعداد زیادی خوتکا ابرو سفید و تعداد کمتری خوتکا معمولی را در این منطقه مشاهده کنیم.
فیلوش _ عکس از پدرام خلیلی
پرستو دریایی بال سفید _ عکس از پدرام خلیلی
خوتکا ابرو سفید
تنجه _ عکس از پرستو هدایتزاده
در سالیان گذشته رفت و آمد محدودی در این منطقه دیده میشد ولی عبور زیاد موتورسیکلتهای دامداران (گوسفند و بز داران و شتر داران) و کشاورزان و همچنین خودروهای کشاورزان حاکی از این بود که احتمالا ورود به منطقه از محیطبانی شکرآباد برای این افراد امکانپذیر است و حتما بسیاری از مناطق بکر حاشیهی پارک ملی کویر از دسترس انسان در امان نمانده و کشاورزی و دامداری ناپایدار که تهدیدی جدی برای اندک زیستگاههای بکر باقی مانده محسوب میشود، هر روز به بهانههای مختلف در داخل مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست گسترش مییابد. به ورودی پاسگاه محیطبانی شکرآباد نیز سری زدیم و همانطور که حدس میزدیم عبور و مرور کشاورزان و دامپروران به درون منطقه به میزان زیادی صورت میگرفت و ما هم پس از تبریک سال نو به محیطبان منطقه به سمت مقصد دوم پرندهنگری خود یعنی بندعلیخان رهسپار شدیم.
محیطبانی شکرآباد
در اتوبان گرمسار به قم در زیر سایه چند درخت توقف کوتاهی برای صرف ناهار داشتیم و سپس به جاده خاکی منتهی به بندعلیخان رسیدیم.
قبل از رسیدن به تالاب تلاش زیادی برای یافتن چکاوک هدهدی نمودیم ولی در این برنامه موفق به دیدن آن نشدیم و فقط عبور گله های شتر که یکی از از دلایل کم شدن پوشش گیاهی در زیستگاههای بیابانی و نیمه بیابانی است را نظارهگر بودیم.
برای دیدن گروه چکاوکهای پنجه کوتاه کوچک که کمی از جاده فاصله داشتند از خوردروها پیاده شدیم که یک از شرکتکنندگان توانست یک آگاما سروزغی خاکستری که طرح و رنگ آن کاملا همگام با زیستگاهش است و استتار آن را آسان میسازد را مشاهده نماید و مشغول عکاسی از آن شدیم. دیدن این آگاما نشان از گرم شدن هوا و فعالیت خزندگان داشت و در بندعلیخان نیز توانستیم آگاما چابک را مشاهده نماییم.
آگاما سروزغی خاکستری
آگاما چابک
در میان راه یک جفت چکچک کوهی نیز مشاهده کردیم. لازم به ذکر است این زیستگاه مناسب برای چکچک دشتی است که در مسیر چند بار آنها را مشاهده کردیم، اما چکچک کوهی همانطور که از اسمش پیداست در زیستگاههای کوهستانی ایران دیده میشود و در فصل بهار برای زادآوری به ایران میآید. این جفت چکچک کوهی نیز در حال مهاجرت به زیستگاههای کوهستانی بودند و احتمالا برای یافتن غذا و استراحت در این منطقه اندکی ماندگار شده بودند. در حال مشاهده این چکچکها با تلسکوپ بودیم که چندین چوپان که حضور ما برایشان عجیب بود با موتور سیکلت به سمت ما آمدند و ما هم به آن ها توضیح دادیم مشغول مشاهده و عکاسی از پرندگان هستیم و امیدوار بودیم حداقل به این آگاهی رسیده باشند که گروهی از مردم حاضرند برای دیدن زیبایی های طبیعت و پرندگان به این منطقه سفر کنند.
چوبپا
تعدد و تراکم و صدای گلههای گوسفند و بز در این منطقه به حدی بود که عملا پرندهنگری مخصوصا شنیدن صدای سسکها امکانپذیر نبود. با این حال توانستیم تعداد زیادی چوبپا که درون آبگیر حضور داشتند و مانند خوتکاهای ابرو سفید با رفت و آمد گلهها در حال جابجایی بودند را مشاهد نماییم. به بخشی از منطقه که گلهای در آن حضور نداشت رفتیم و با دقت مشغول پیدا کردن سسکها در لابلای بوتههای گز شدیم. ناگهان دود سیاهی از فاصله دور مشاهده کردیم که هر لحظه بر ارتفاع و حجم آن افزوده میشد. این بار نیز شاهد یک آتشسوزی عمدی گسترده در یک منطقه نیمه بیابانی با پوشش غالب نیزار و درختچههای ارزشمند گز در اطراف کانال و آبگیر بودیم. این کار اغلب توسط چوپانان برای سوزاندن گیاهان مرتفع و تبدیل کردن منطقه به رویشگاه علفها یا نیهایی که از سطح زمین جوانه بزنند و نه از ارتفاع بالاتر و یا توسط کشاورزان برای تهی کردن کانالهای آب و زمینهای کشاورزی از نیها به وقوع میپیوندد. اگرچه این عمل در میان کشاورزان و دامداران امری رایج است، ولی کاملا مغایر با اصول محیط زیست است و باعث از بین رفتن گونههای ارزشمند گیاهی مخصوصا در فصل بهار، زمانی که بوتهها و درختچههای ارزشمند گیاهان شورپسند به گل نشسته اند و حشرات مشغول گرده افشانی اند، میشود. همچنین این کار محلهای آشیانهسازی و پناه جانورانی مانند پرندگان را از بین برده و به خاکستر تبدیل میکند و به طور کلی منجر به تخریب و نابودی زیستگاه میشود. حجم این آتشسوزی که ما شاهد آن بودیم به حدی بود که شعلههای آتش از فاصله بیش از یک کیلومتری نمایان بود و به سرعت به سمت ما پیشروی میکرد. با نزدیکتر شدن آتش، پرندگان به سرعت از منطقه گریختند.
آتشسوزی عمدی در بندعلیخان
آتشسوزی عمدی در بندعلیخان و پرندگان (چوبپا) در حال گریختن از منطقه
بندعلیخان منطقهای است که تقریبا در انتهای حوزه آبریز رودخانههای جاجرود و کرج قرار دارد. سرچشمههای رودخانه جاجرود از کوههای کلونبستک و شمال رودبار قصران، شمیرانات و لواسانات و رودخانه کرج نیز تقریبا از همان مبدا اطراف کلونبستک و خرسنگ و دیزین با سرچشمه های متعددی که در حوالی گچسر از میانه جاده چالوس به هم میپیوندد، در کوهستان مرکزی البرز هستند. اگرچه مبدا هر دو رودخانه تقریبا یکسان است ولی به دلیل کوهستانی بودن منطقه دو مسیر مختلف در شرق و غرب تهران را طی میکنند. هر دو رودخانه مقصد مشترکی نیز دارند و در نهایت در جنوب تهران در حوالی چرمشهر در شمال دشت کویر به هم میپیوندند و در نهایت دریاچه نمک را تغذیه میکنند. دو سد لتیان و ماملو روی رودخانه جاجرود و دو سد امیرکبیر و فشافویه روی رودخانه کرج احداث شده اند. رودخانه جاجرود دشت ورامین و رودخانه کرج دشت شهریار را سیراب میکند (میکردند). رشد شهرنشینی و توسعه بیضابطه کلانشهر تهران موجب نیاز آب و برق بیشتر و در نتیجه سدسازی بیرویه شده است. همچنین برداشت غیر مجاز آب رودخانهها و چشمه ها باعث کم شدن میزان تغذیه سفرههای آب زیرزمینی در دشتهای شهریار و ورامین شده و در نهایت با برداشت بیش از حد آبهای زیرزمینی در دهههای اخیر، کاهش سطح آب زیرزمینی و در نتیجه فرونشست زمین را در دشتهای جنوب تهران شاهد بودهایم که این روند کماکان ادامه دارد.
سرنوشت غم انگیز این دو رودخانه به همینجا ختم نمیشود، چشمههای جوشان و گوارای البرز پس از آلوده شدن با پسابهای خانگی و صنعتی فراوان و زبالههایی از همه نوع در نهایت سر از بندعلیخان در میآورند. جایی که یکی از مقاصد مهم پرندگان مهاجر است و ما نیز که به دنبال دیدن این مخلوقات زیبای خداوند هستیم، با تحمل آلودگیهای بصری و بوی تعفن رودخانههایی که هم اکنون تنها اسم رودخانه را به یدک میکشند و به کانال فاضلاب تبدیل شده اند، در میان انبوهی از زبالههایی که آب با خود آورده است، به دنبال پرندگان مهاجری میگردیم که دشت بیفرهنگی ما زیستگاهش را آلوده کرده و اندک مکان باقی مانده نیز به خاکستر بدل میشود و یا زیر سم گلهها تخمهایشان شکسته خواهند شد.
سهمیه نان که به طور اتفاقی در لابلای زبالههای بندعلیخان توجه ما را به خود جلب کرد. بجز خیرینی که کمکهای مالی ارائه میدهند، آیا کسی به فکر فقر فرهنگی مردم نیز هست؟
در پایان تنها میتوان گفت فقر مالی، فقر فرهنگی و عدم آموزش در کشوری در حال توسعه که همه مردمش به سرزمینشان عشق نمیورزند و آن را امانت خداوند نمیدانند، نتیجهای جز تخریب طبیعت و از بین رفتن محیط زیست و در نهایت باقی گذاشتن کوهی از مشکلات برای خود و نسلهای آینده نخواهد داشت.
گلهای درختچه گز (Tamarix)
پگاه جابری - علی حاجیآبادی - پدرام خلیلی - مرضیه دلیر - سجاد زارعیان - روژان نظری - پرستو هدایتزاده
راهنما: ابراهیم شکوهی