|
نوشتهی شاهین یوسفی
شهر نیویورک احتمالا بزرگ ترین جمعیت شهری بحری در جهان را با نزدیک به 50 جفت تا سال 2003، در خود جای داده است. یکی از متداول ترین طعمه های بحری در شهر، کبوتر چاهی است که در نیویورک فراوانی خوبی دارند. بحری از نظر رده حفاظتی در لیست گونه های در معرض خطر قرار دارد و در شهر نیویورک نیز همیشه وضعیت این گونه به این شکل نبوده است.
تا اواسط قرن بیستم بحری یکی از متداول ترین پرندگان شکاری سراسر آمریکا شمالی بوده است. اما در دهههای 1950 و 1960، ماده شیمیایی دیکلرودیفنیل تریکلرواتان یا ددت که به طور گسترده در آفتکشهای کشاورزی استفاده میشد راه خود را به زنجیره غذایی باز کرد. گنجشکها کبوترها و سایر پرندگان کوچک که بحری ها از آنها تغذیه میکردند از حشراتی تغذیه میکردند که با ددت آلوده شده بودند. از طریق فرایندی به نام بزرگنمایی زیستی، ددت در بدن بحریها تجمع یافت و باعث اختلال در شکل گیری پوسته آهکی تخم پرنده شد. بدین ترتیب تخم بحری برای تحمل وزن مادر هنگام جوجهکشی بسیار ضعیف شده بود. تخمها قبل از تولد جوجهها خرد میشدند. زمانی که ددت در سال 1972 به طور کامل ممنوع شد، حتی یک بحری در شرق رودخانه میسیسیپی باقی نمانده بود. هنگامی که قانون گونههای در معرض خطر انقراض در سال 1973 تصویب شد، بحری یکی از اولین گونههایی بود که تحت حمایت قرار گرفت. تلاش برای احیا این گونه در طول دهههای 1970 و 1980 آغاز شد؛ در آن زمان 150 بحری جوان پرورشیافته در اسارت در ایالت نیویورک رها شدند تا زیستگاههای لانهسازی خود را در قلههای سنگی رودخانه هادسون بازپس گیرند.
در طول سالها، بحریها بیشتر و بیشتر به شهر نیویورک نقل مکان کردند و در نمای بیرونی آسمانخراشها و پلها ساکن شدند. جفتهای بحری در لبههای پنجره ساختمانهایی مانند ساختمان متروپولیتن، بانک نیویورک و هتل سنت رجیس در منهتن لانهسازی کردهاند. تا سال 1999 وضعیت بحری در منطقه به اندازه کافی بهبود یافته بود تا از فهرست گونههای در معرض خطر خارج شود. گفتنی است دلیلی که باعث علاقه ام به تهیه این گزارش از پروژه احیا بحری ها در شرق میسیسیپی و به طور خاص سکونت آنها در شهر نیویورک شد، شباهت نسبی شهر تهران یا حداقل بخشی از شهر به نیویورک به عنوان یک زیستگاه انسان ساخت است که دو مشخصه بارز دارد؛ یک ساختمانهای بتنی بلند، دوم خیابان های نسبتا باریک که عامل زیستگاهی مناسبی برای میزبانی جمعیت پایداری از کبوتر چاهی است. هشدار! این دو صرفا بخش ظاهری از نیاز های زیستگاهی یک گونه است و یک پروژه احیایی اصولی نیاز به مطالعه و در نظر گرفتن جوانب متعدد و پیچیده تری دارد، پس این نوشته هیچ گونه دلالتی بر اجرایی بودن طرح های مشابه ندارد. البته هر شهر یا سکونتگاه انسانی بسته به اقلیم و موقعیتی که در آن قرار گرفته پتانسیل های گوناگونی جهت احیا حیاتوحش شهری و بهبود اکوسیستم آن شهر را دارد. مدیریت شهری امروزی میبایست این پتانسیل ها را هم به جهت حفاظت و احیا اکوسیستم های زیستکره و هم به جهت بهبود سلامت ساکنین شهرها و حل مشکلات زیست محیطی خود، در برنامههای توسعه و مدیریت آینده شهر در نظر بگیرد.
اینجا میتوانید زندگی روزمره یک لانه بحری در نیویورک را به صورت زنده تماشا کنید.
بسیاری از این لانهها به مدیریت سالانه نیاز دارند تا از پرندگان در طول فصل لانهسازی محافظت شود. به عنوان مثال تعمیرات سالانه پلها و ساختمانها باید به گونهای انجام شود که مانع از لانهسازی موفقیتآمیز بحریها نشود. بحریها مانند بیشتر پرندگان شکاری لانههای کاسهای نمیسازند و تخمها ممکن است از روی تیرهای پل بغلتند یا روی لبههای پنجره بشکنند. لانههای دستساز پر از شن و ماسه در بسیاری از نقاط لانهسازی قرار داده میشود تا موفقیت زادآوری را افزایش دهد. این جعبهها نیاز به تعویض دوره ای دارند.
در مناطق خارج از شهر جهت حفظ امنیت، هم امنیت پرنده و هم امنیت انسان ها، برخی از مسیرهای سنگنوردی باید چندین ماه در تابستان بسته شوند زیرا بسیار به لانه بحریها نزدیک اند و این پرنده در فصل زادآوری بسیار تهاجمی رفتار می کند.
*بزرگنمایی زیستی (Biomagnification): برخی از مواد که در فرایند سوختوساز بدن موجودات قابل دفع و یا شکسته شدن به اجزای سازنده آن نیستند، در بدن موجود زنده باقی مانده و به مرور زمان از طریق تغذیه یا تنفس غلظت آن در بدن افزایش مییابد. این افزایش در طول هرم غذایی و در بدن موجودات بالای زنجیره غذایی به شکل تصاعدی بوده و به آن، بزرگنمایی زیستی میگویند.
*زیستکره (Biosphere): شامل کره زمین و تمام اکوسیتمهای روی آن، است.
منبع
Von Briesen Park Highlights - Peregrine Falcons in New York City - Arthur Von
Peregrine Falcon Program - NYSDEC
عکس از Jeff Pash