|
نویسنده: ULRICH TIGGES - منتشر شده در مجله Podoces سال 2007
مترجم: خانم زهره خزائی
* فنولوژی به معنای ثبت زمان های رخدادهای چرخه زندگی یک جاندار است و در این مقاله منظور از فنولوژی زمان های ورود و خروج به/از محل های زاد آوری در طی روند مهاجرت بادخورک معمولی است.
گستره زادآوری بادخورک معمولی بخشهای گستردهای از اوراسیا، از اقیانوس اطلس تا دریای زرد، میباشد. تاریخهای مربوط به ورود و خروج بادخورک ها از مناطق مختلف کاملا مشخص گردید و با یکدیگر بررسی و مقایسه شدند. برای اکثر مناطق بجز اروپای شمالی و مرکزی تنها تعداد کمی تاریخ ورود و خروج در دسترس است. شرایط با توجه به تاریخهای ورود و خروج از مناطق مختلف مجود است. ورود به مناطق زادآوری از فوریه در اسراییل تا ژوئن در مورمانسک (روسیهMurmansk) متفاوت میباشد. مشخص شد که اولین پرندگان مشاهدهشده زادآورهای محلی بودند. تاریخهای ورود و خروج موجود الگوی ثابتی را نشان نمیدهند. مدت زمان ماندن بادخورک های معمولی به طور کلی در تمام منطقه تولیدمثلی به نظر حدود 3±95 روز میرسد. اما در هرکدام از مناطق مختلف اقامتهای طولانیتر و کوتاهتر مشاهده شدهاند. این مقاله در باره این موضوع که این تفاوت ها ناشی از تفاوت های رفتاری در هر ناحیه است و یا به دلیل نبود اطلاعات کافی است می پردازد. نشانه هایی از تأثیر موقعیت جغرافیایی بر مدت زمان حضور بادخورکها مانند ارتفاع از سطح دریا وجود دارد.
در طول اقامت بادخورک معمولی در مناطق زادآوری دو جنبه از رفتار آنها را باید بهدقت از هم تفکیک نمود. از یک طرف بایستی حضور افراد زادآور و غیرزادآور در کلنیها را تشخیص داد و از سوی دیگر جابجایی های مهاجران عبوری را از فعالیتهای بادخورک هایی که در محل زادآوری دارند شناسایی کرد. اگر این تفکیک صورت نگیرد به آسانی دچار سردرگمی خواهیم شد. این مقاله درک بهتری از زمان های ورود و خروج بادخورک معمولی در کلنیهای زادآوریش، بهویژه در آشیانه، در منطقه بسیار گسترده جغرافیایی را ارائه می دهد. این گونه زمان زیادی موضوع مطالعه بوده است و به عنوان یک گونه «وقتشناس» شناخته شده است. مقایسه تاریخها در غرب، مرکز و شمال اروپا نشان میدهد که تاریخهای ورود و خروج از دهه 1750 تاکنون تغییری نکرده است، بنابراین بادخورک معمولی به گونهای که رفتار مهاجرتی ثابتی دارد، توصیف شده است. دوره اقامت تفاوت بین تاریخهای ورود و خروج میباشد درحالیکه تعیین این دو واقعه دشوار است. منابع پرندهشناسی موجود واژهها و عباراتِ بهدرستی تعریفنشده و ناسازگاری را بهکار میبرند، مانند « اولین مشاهده، اولین دیدن، ورود، مهاجرت». (First seen, first observation, arrival, migration, return, outward, and departure). ]در پرندهنگری به زبان فارسی هم اصطلاحات به جای هم بهکاربرده میشود مانند «گونه جدید، گزارش جدید و نخستین مشاهده» درحالی که این اصطلاحات هر کدام در دانش بوم شناسی تعریف و کاربرد مشخص دارد. پرواضح است که استفاده نابجا از اصطلاحات در هر شاخهای از علم باعث ایجاد سردرگمی برای خوانندگان و بیاعتبار شدن مشاهدات و گزارشها به عنوان منبع قابل استناد برای بررسیهای آینده میشود؛ مترجم [.
در مقالهای پیشتر چاپشده (تیگس، 2006)، آخرین اطلاعات از یک لانه مورد بررسی در برلین ارائه شده است. میانه (median) ورود پرندگان زادآور و ترک آن ها از آن لانه از 1990 تا 2005، بهترتیب 8 می و 10 آگوست (n=13) میباشد. تاریخ ورود از 27 آپریل تا 17 می و برای ترک از 30 جولای تا 20 آگوست متغییر میباشد که دوره متوسط ماندن در لانه 95 روز (106-84 روز) میشود. اگر تعداد روزها از اولین گزارش Advanced Guard، که در برلین 24 آپریل است (از 16 آپریل تا 1 می، برای اطلاعات بیشتر به تیگس 2000a مراجعه گردد)، دوره متوسط اقامت 109 روزه در منطقه زادآوری بهدست میآید. Koskimies (1950) مجموعه اطلاعات از جنوب فنلاند و شمال سوئیس را مقایسه نمود و بازه زمانی مشابهی حدود 80 روز را یافت. تیگیس (2002) تاریخهایی از تلآویو گزارش نمود و فهمید که این دوره مشابه برلین میباشد (95روز)؛ هر دو نفر حدس زدند که بادخورک معمولی بهمدت یکسانی در مناطق زادآوریش میماند بدون توجه به نقاط جغرافیایی. برای آزمودن این فرضیه من تا حد امکان اطلاعات زمان های ورود و خروج مناطق مختلف زادآوری را جمعآوری نمودم.
پراکنش زادآوری بادخورک معمولی از سواحل غربی اروپا تا مرزهای شمال غربی کره و از مراکش و بئرشِوا (Beer Sheva) در اسراییل از جنوب تا پشت مدار شمالگان در 20 کیلومتری جنوب مورمانسک (Murmansk) گسترش دارد. برای تعیین دوره اقامت بادخورک معمولی در منطقه زادآوریش، میبایست همبستگی محلی با گزارشات رسیده از یک کلنی را بهدست آوریم. بهطور مطلوبی مشاهدهکننده باید انتخاب آشیانه-منفذ ها (nest holes) را زیر نظر بگیرد تا تعداد لانه-منفذهای اشغالشده را ارزیابی کند، گزارشات دقیقی از مشاهدات منظم خود داشته باشد تا ثبتی از ورود و ترک سایت را با یک توالی پیوسته در فصلهای زادآوری بهدست آورد.
دسته اول ورود «جلوداران» (Advance Guard) میباشد که ممکن است 12 تا 14 روز پیش از «پیشتازان» (Vanguard) و «دسته اصلی» (Main Body) از راه برسند، درحالیکه «پسقراولها» (Rearguard) که شامل نابالغین میباشد تقریبا اواسط دوره اقامت، خواهند رسید. سه دسته اول (جلوداران، پیشتازان و دسته اصلی) پرندگان بالغ هستند. تا قبل از این مشخص نبود که اولین پرندگانی که مشاهده میشدند به کدام دسته تعلق دارند. اما بررسی تاریخها نشان میدهد که آنها نیز زادآورهای محلی هستند.
وون هارتمن (1991) و تیگیس (2000 a) متوجه شدند که در آغاز، تنها یک یا دو پرنده یا گاهی دستههای کوچکِ یک تا پنجتایی تمایل دارند برای مدتی از دید محو شوند دیده می شوند. من میخواهم این موضوع را روشن کنم که این الگو بهطور یکسانی گسترش نمی یابد و بنابراین در هر جایی از گستره زادآوری رخ نمیدهد. به علاوه، این پرندگان پروازهای اجتماعی یا با با شریک خود که مشاهدهکننده ممکن است بهآسانی ببیند، ندارند، برای همین است که علیرغم تلاشهای فراوان مشاهدهکننده، ممکن است که آن ها پیدا نکرده و نبیند. مانند مطالعهای که در برلین انجام شد؛ اولین بادخورکهای معمولی در 24 آپریل به ثبت رسیدند. اولین مشاهده خودم در همین شهر 30 آپریل میباشد و اولین زادآور در لانه مورد بررسی من 8 مِی رسید. این مشاهدات ارزش واقعی فرایند ورود را نشان میدهد و با برنامههای پایش طولانیمدت مطابقت دارد. اولین دسته شامل مشاهده اولین زادآورهاست (جلوداران) اما ورود چشمگیرتر دسته دوم (پیشتازان) و دسته سوم دسته یا توده اصلی حدود دو هفته دیرتر از راه میرسند و مشاهده میشوند. ورود دسته اول آغاز اقامت این گونه را در منطقه زادآوری و ورود دسته دوم آغاز دوره اقامت زادآوران در محل های لانهگزینی میباشد؛ دو پدیده بسیار متفاوت.
تعیین تاریخهای خروج و الگوهایی منطقه زادآوری آسان نیست. ترک یا خروج در اینجا زمانی است که زادآورها ایستگاههای لانهگزینی و کلنیها را ترک میکنند. غیرزادآورها ممکن است این محل ها را زودتر ترک کنند، زیرا آنها حساسیت بیشتری به وضعیت آبوهوایی دارند و وظیفه درونگروهی برای تغذیه جوجه ها ندارند. آنها در شرایط آبوهوایی نامناسب کلنی را ترک میکنند و ممکن است در فصل زادآوری هم بازنگردند. غیرزادآورها ممکن است زیاد باشند، پس خروج آنها ممکن است مشاهدهکنندگان را به این سو بکشاند که فرض کنند که همه دسته منطقه را ترک کردهاند. درحالیکه هنوز رفتار زادآورها در این زمان مشهود نیست چراکه به دلیل وظیفه تغذیه جوانترها در پروازهای اجتماعی مشخص دسته در قلمرو کلنی شرکت نمیکنند. همین امر این مسئله را که چرا دورههای اقامت در منابع مختلف بسیار متفاوت گزارش شدهاند قابل درک میکند. این تفاوتهای آشکار، دورههایی حدود دو هفته را پوشش میدهد، بسته به اینکه گروههای از راه رسیده به کدام دسته تعلق دارند و به شانس مشاهدهکنندگان که ورود اولین دسته را گزارش کنند.
از آنجایی که اولین گروه تنها چند بادخورک پراکنده هستند، این بسیار مهم است که گزارشات بیشتری یافت تا بتوان فرضیه این رویداد را آزمود و تاییدکرد.
در این مطالعه، تاریخهای ورود و ترک از 22 مکان مشابه یکدیگرند و با مشاهدات برلین تنها 3± روز اختلاف دارند. این 22 مکان شامل همه حدهای جغرافیایی نقاط مشاهده در جنوب، شمال، غرب و شرق است. اما از بعضی از این مکانها در حدود جغرافیایی گزارشهای زیادی در دسترس نیست مانند تلآویو در جنوب، پکینگ در شرق و کویمبرا پرتغال در غرب. تعداد فصلهای زادآوری مشاهدهشده در هر ایستگاه در بخش های شمال بیشتر از قسمت های جنوبی است، که این خود به اعتبار دوره کوتاه اقامت گزارششده از شمال می افزاید.
اگر گستره زادآوری بادخورک معمولی به سه ناحیه تقسیم شود، 1- شمالیترین ناحیه 56°–68°N 2- ناحیه میانی 44°–55°N و 3- جنوبیترین ناحیه 32°–43°N؛ یک همبستگی منطقی با دورههای گزارششده اقامت در این ناحیهها خواهیم یافت؛ ناحیه شمالی: 100-85 روز، ناحیه میانی: 110-90 روز و ناحیه جنوبی 120-100 روز (شکل 1).
در کل، دوره اقامت گزارش شده از ناحیه جنوبی طولانیتر از ناحیه شمالی است. تاریخهای گزارششده دوره اقامت در مناطق زادآوری نشان میدهد که این دوره با کاهش عرض جغرافیایی افزایش مییابد. در بیشتر مناطق این گونه 3±95 (98-92) روز میماند؛ اقامتهای طولانیتر و کوتاهتر بهنظر میرسد که به صورت گسترده ای پراکنده باشند، اما در شمال و شرق (کوتاهتر 91-77 روز) و جنوب (طولانیتر 111-99 روز) متمرکز میباشد.
طول دوره اقامت |
مکان |
96.5 days (1936–1949) |
northeast Bohemia |
106 (1964–1971) |
Czechoslovakia (ČSSR) |
77 days |
northwest Russia Murmansk |
81 |
south Finland, Lahti |
87 |
south Sweden, Skurup |
97/88 |
north Switzerland, Oltingen |
طولانیترین اقامت 125 روزه در بوسفوروس (شمال استانبول) میباشد، اما در اینجا دادهها تا حدودی مبهم هستند. هر چه تفاوت بین فازهای مختلف فرایند ورود و تفاوت بین محل اقامت و مهاجرها بیشتر باشد، کیفیت دادهها بیشتر خواهد بود. گرچه، در هر زیرمنطقه هم اقامتهای طولانی و هم اقامتهای کوتاه گزارش شدهاند.
دوره اقامت کوتاهتر
در 12 مکان دوره کوتاهتر از 92 روز گزارش شدهاست. دادهها از شمالیترین مکانها در مورمانسک کوتاهترین دوره حضور بادخورک ها نسبت به دیگر مناطق گفتهشده در این مقاله (با میانگین 77 روز) میباشد. اطلاعاتی از سایتهای لانهگزینی در ناحیه مورمانسک در دست نیست؛ اما در منطقه اسکوروپ، سه جفت از 21 جفت زاد آور موفق که جوجه ها را بزرگ کرده بودند، آخرین بادخورک های زادآور، آشیانه ها را به ترتیب پس از 73، 77 و 78 روز ترک کردند؛ این نشان میدهد که زادآوری های موفق در مورمانسک هم دور از نظر نیست.
در سوئیس یک سری داده پیوستهی 44 ساله، اقامت 97 روزه (گونه) و 88 روزه (فردی) را اثبات میکند. در جزیره هسلا دوره اقامت 104 روزه نامشخص است، بنابراین این میتواند یک دوره نرمال اقامت یا اقامت کوتاه را ارائه دهد بهشرطی که دو هفته آن شامل شده باشد؛ چراکه جلوداران تشخیص داده شدهاند. تک مشاهده از بیشکِک نشان میدهد که آغاز ساخت لانه در طول یک دروه 10 روزه مشاهده شده است که کمی پس از ورود به کلنی رخ میدهد که می توتند بیانگر دوره اقامت معمول باشد.
در 9 مکان دورههای اقامت طولانیتر از میانگین گزارش شدهاند. دو منطقه درشرق چین که دورترین فاصله را مکان های شناختهشده زمستان گذرانی بادخورک ها دارند. دادههای قدیمیتر بهدستآمده از مطالعه پکینگ تاریخهایی را نشان میدهند که گستره بسیار بزرگتری را پوشش میدهد (آپریل). گرچه دادههای اخیر پکینگ از سوی مسافرانی است که بهصورت گذری مشاهداتی داشتهاند و نه از ایستگاههای مورد مطالعه؛ Bertilsson شمارش افزایشی در یک ماه گزارش نمود و احتمالا مشاهدات بعدی همزمان با ورود دسته اصلی است. این نتیجه با مشاهداتش از Beidaihe تایید شد، جاییکه Hornskov مشخص میکند که دسته اصلی بین 27 آپریل و 8 می از راه میرسند، ورودهای زودهنگام در 10 آپریل، هم در سال 1997 و هم در 2005 مشاهده شده است. اما هیچیک از مشاهدهکنندگان هنوز تاریخهای ترک را گزارش ننمودهاند.
با این حال، چون این نواحی زادآوری از نواحی زمستان گذرانی آفریقا در دورترین فاصله هستند، آخرین تاریخ ورود محتملتر است؛ بهویژه اگر در نظر بگیریم که این گونه در زمان یکسانی به مناطقی چون ترکیه، بسیار نزدیک به مناطق زمستانه و شرق چین نمیرسند. با اینکه علی و ریپلی (1970) اشاره کرده اند که تعداد کمی از بادخورکهای معمولی در شمال هند زمستانگذرانی میکنند، آنها پذیرفتند که این زمستان گذرانی به صورت نامنظم و اتفاقی است. Grimmett و همکاران (1998) و Rasmussen و Anderton (2005) این فرضیه را نمیپذیرند. یک سردرگمی ممکن است بین مشاهدهکنندگان به دلیل حضور احتمالی پرندگانی که از مناطق شمالیتر یا شرقیتر توقفی در راه افریقا دارند، ایجاد شود.
مشاهدات Mathey-Dupraz (1921) از بوسفوروس (شمال استانبول) تفاوت زیادی با دیگر مشاهدات دارد. او بازهای 10 روزه برای ترک بیان نموده است. بهعلاوه بوسفوروس مانند ایران و جنوب فرانسه در مسیر مهاجرت قرار دارد. تاریخهای گزارش شده از تهران به یک اقامت 117 روزه، در مشهد 121 /111 (کمترین و بیشترین) و در بردیانسک 118 روز اشاره دارد، همه اینها از اقامتی طولانیتر در جنوب حکایت دارد. اما هنگامیکه فاکتور مهاجرت را درنظر میگیریم و نتایج تهران را با نتایج بردیانسک (1650 کیلومتر شمالیتر از تهران) مقایسه میکنیم، این سوال پیش میآید که چرا دورههای کوتاهتر (هنوز) در این فاصله طولانی تشخیص داده نشدهاند. برخی مناطق مدیترانهای و آسیای مرکزی در گستره پراکنش گونههای A. pallidus، affinis، و unicolor نیز هستند، که جابجایی ها و زمان های ورود و خروج آن ها ممکن است دلیل سردرگمی باشد، یک دوره اقامت طولانیتر را ارائه دهد.
مدت زمان بزرگ شدن جوجه ها در اقامت های کوتاه و متوسط ارتباط خطی با یکدیگر ندارند. اطلاعات زمان تکامل جوجه ها از اولین تخم تا پرواز آخرین جوجه در اسکوروپ از سه جفت بادخورک زاد آور مشاهدهشده در اقامتهای کوتاه 73، 77 و 78 روزه آن ها، به ترتیب 64، 64 و 62 روز بودند.
تقریبا همه تاریخهای جمعآوریشده، در محدوده ی تغییرات زمانی اقامت بادخورک معمولی که در برلین، که درست در میانه سه تقسیمبندی تقریبی عرضهای جغرافیایی مناطق زادآوری قرار دارد، است. تنها دادههای Fennoscandia، شمال غربی روسیه و بوسفروس بیرون از این محدوده قرار دارند.
Koskimies (1950) تاریخهای ورود و ترک را در شمال و مرکز اروپا (فنلاند و سوییس) مقایسه نمود و دریافت که تاریخهای مربوط به شمال اروپا درست با تابستان منطبق شده اند. به نظر می رسد مدت زمان اقامت در جزیره Oltingen در سوئیس نسبت به مدت زمان اقامتهای متوسط، کوتاهتر است. احتمالا این موضوع به دلیل روند تغییرات دما است چرا که این منطقه در ارتفاع 600 متری از سطح دریا قرار دارد.
چه چیزی باعث میشود که بادخورک معمولی مناطق زادآوری را ترک کنند؟ مطمئنا تهیه غذا دلیل این امر نیست، زیرا حشرات پروازی درهر جایی تا میانههای پاییز در دسترس هستند. مطمئنا نور خورشید نیز همانطور که Weitnauer و Scherner (1980) بیان کردند دلیل مهاجرت نیست چون زمان روشنایی روز در گستره بادخورک معمولی با کمشدن عرض جغرافیایی کاهش مییابد، و زمان روشن بودن هوا در شمال 17 ساعت است.
آنچه که من و دیگران مشاهده کردیم، زمان ترک محل های زادآوری و مهاجرت بستگی به پایان فرایند زادآوری دارد، یعنی هنگامیکه جوجههای پرواز کرده و آشیانه را ترک میکنند. اگر جوجههای زودتر آشیانه را ترک کنند، والدین آن ها ممکن است چند روزی را در کلنی سپری کنند تا شرایط مناسب برای مهاجرت را پیدا کنند، اما والدین جوجه هایی که دیرتر آشیانه را ترک می کنند تمایل دارند که بلافاصله پس از پرواز جوجهها مهاجرت کنند.
دو راه بالقوه وجود دارد که بادخورک معمولی فرایند زادآوریش را با شرایط هر سال (هوا، دسترسی به غذا) یا با شرایط متغیر (محیط زیستی، آب و هوایی) سازگار کند که هر دو مورد تفاوت در مدت زمان اقامت برای سازگاری را شامل می شوند. بنابراین این گونه شاخص مناسبی برای تغییرات آبوهوایی نیست.
راه اول گسترش مدت زمان ورود است که به طور مثال در مرکز اروپا دو هفته است. می توان تصور کرد که فشار های تکاملی احتمالا تغییرات رفتاری را که منجر به کوتاه شدن دوره ی زمانی ورود برای شمالیترین جمعیتها و افزایش دادن این دوره برای جمعیت های زادآور در مناطق جنوبی است، موجب شده است البته اگر این تغییرات رفتاری موفقیت زادآوری را بهبود ببخشند. در بین دیگر گونههای مهاجر، بعضی گونهها رفتار سازشی دارند مانند اینکه نرها و مادههایی که زودتر میرسند و زودتر زادآوری میکنند، البته اگر شرایط اجازه دهد خیلی زودتر از گروه اصلی به زیستگاه میرسند و آنجا را برای زادآوری اشغال میکنند. در کل این استراتژی مورد علاقه بادخورک معمولی که تقریبا همیشه آشیانه ها یا مکانهای آشیانه یکسان را استفاده میکند، نیست.
دومین سازشی که بادخورک معمولی بایستی نشان دهد گوناکونی تکامل جوجهها است. چراکه این گونه محدود به تغذیه در هوا (airborne food) میباشد، دورههای آبوهوایی بد میتواند منجر به دورههای طولانی کمبود غذا شود و این به نوبه خود فشاری را روی بزرگ شدن جوجهها وارد میکند. فرآیند سازش برای غلبه بر این مشکل به حالت نیمه خواب رفتن (torpor) جوجه ها است که دراین حالت فرایندهای نرمال بدن در جوجهها به حالت کند در میآید. ممکن است والدین چند روزی مکان لانهها را ترک کنند. در نتیجه، بازه فرایند رشد ممکن است بیشتر شود، میانگین این بازه در مطالعه Lack (1951) 5/41 روز بوده است، اما 35 درصد آن به 56 روز گسترش یافته است. فرایند طولانیتر تکوین نتیجه دوره طولانیتر اقامت است. در برلین نیز به طور متوسط این زمان برابر با 5/41 روز است.
در سال گرم و خشک 1995، تکوین جوجهها در لانههای مورد مطالعه من در برلین تنها 40 روز طول کشید. هنگام جوجهپروری، از تخم گذاری تا پرواز کردن جوجه ها، در بخش میانی منطقه حدود 68 روز است و کمی از دیگر بادخورکها تفاوت دارد. این مدت برای بادخورک دودی A. pallidus برابر با 67 روز و برای بادخورک کوچک A. affinis برابر با 62 روز می باشد (Cramp 1994). ممکن است انتظار داشته باشیم وضعیت آبوهوایی نامناسب در شمالیترین گستره زادآوری برای بادخورک معمولی موجب شود دوره اقامت در آنجا به این سمت میل کند که از بازه کوتاه اقامت به سمت یک بازه بلند تر میل کند، اما برخلاف انتظار تاریخهای بهدست آمده از اسکوروپ، لاتی و مورانسک نشان میدهد دوره اقامت کوتاهتر است. فازهای مختلف اقامت به صورت زیر کوتاهتر شدهاند (اعداد از راست به چپ برای برلین، اسکوروپ و لاتی است):
1) از لحظه اول ورود تا اولین تخم گذاشته شده: 19-16-11
2) زمان خوابیدن روی تخم تا بیرون آمدن جوجه: 25-23-21
3) سن بزرگ ترین جوجه در زمان پرواز کردن: 43-39-39
4) زمان بین پرواز اولین جوجه تا مهاجرت والدین: 7-5-7
یک برتری آشکار ورود زودهنگام به منطقه زادآوری و دوره کوتاه زادآوری این است که فرصت تخم گذاری برای سری دوم و بزرگ کردن جوجه ها را در یک دوره اقامت طولانیمدت در جایی با شرایط مناسب میدهد؛ این رفتاری است که بسیاری از گونههای مهاجر و ساکن در منطقه نشان میدهند. گرچه این پدیده برای بادخورک معمولی به دلیل اقامت کوتاهش چشمگیر نیست. گزارشاتی از تولید نسل دوم در اروپا وجود دارد اما نتوانستم گزارشی از جنوب گستره زادآوری که به نظر میرسد که شرایط مناسبی برای این استراتژی دارد، بیابم. به نظر میرسد که دوره اقامت 125 روزه در بوسفوروس برای سری دو م تخم گذاری و جوجه آوری دوم کافی نیست. یک جفت بادخورک که در آلمان دومین سری تخم هاو بزرگ شدن جوجه ها را انجام دادند، مدت زمان اقامتشان 145 طول کشید. اگر احتمال سری دوم زادآوری کم باشد یا اگر غریزهای که کار را انجام دهد، در بخش اصلی جمعیت زادآور درونی نباشد، نیازی به اقامت طولانیتر در مناطق زادآوری نمیباشد. اگر اثرات ژنتیکی را در بادخورکها در ایجاد رفتارهای گوناگون کنار بگذاریم، باید اهمیت آبوهوا را در نظر داشته باشیم که میتواند دلیلی برای تفاوتهای آشکار طول دوره اقامت باشد. دورههای کوتاهتر در بعضی مکانها در مناطق شمالی ما را به سمت این نتیجه گیری سوق می دهد.. همین دلیل در سوئیس در ارتفاع 600 متر از سطح دریا برای دوره اقامت کوتاهتر گزارش شده است. مقایسه شرایط آبوهوایی در مکانهای مختلف همانند جمع بندی دما در زمان اقامت و دوره اضافه فرضشده مسئله را روشنتر میکند. اما از آنجاییکه آب و هوا سال به سال متغیر است، گزارشات مربوط به دوره های طولانی چندین ساله مربوط به زمان های حضور بادخورک ها برای هرگونه نتیجه گیری ضروری است.
اصل مقاله را می توانید از اینجا دانلود نمایید.