باشگاه پرنده نگری ایرانیان
اعضا
خانه عضویت پرندگان ایران وبلاگ تماس با ما
باشگاه پرنده نگری ایرانیان
سبد خرید جستجو اعضا زبان

دیدگاه: رابطه درخت و پرنده در اکوسیستم شهری

رابطه درخت و پرنده در اکوسیستم شهری

چرا نتوانستیم از درخت‌های تهران حفاظت کنیم؟!

نوشته‌ی شاهین یوسفی


شهر تهران با قرار گرفتن در مسیرهای مهاجرتی پرندگان بین شمال آسیا، آفریقا، شبه جزیره هند و مدیترانه دارای تنوع گونه‌ای خوبی از پرنده است. با وجود آنکه تنوع پرندگان شهر، بیش از 200 گونه است، این تنوع در سطح جمعیت بسیار ضعیف است به این معنی که به طور معمول تنها چند گونه انگشت‌شمار در سطح شهر، دیده می‌شود. شهر تهران در یکی از پهنه‌های مطلوب آب‌و‌هوایی استان قرار دارد و مرز جنوبی آن زیستگاه کویری است. این شهر به عنوان یک واحه حیات، پتانسیل میزبانی جمعیت متنوع‌تری، پرنده را دارد. چه چیز باعث‌شده که اکوسیستم شهر نتواند به این پتانسیل دست یابد؟! 

گستردگی و تراکم سکونت‌گاه انسانی؟ عوامل گوناگونی در آن نقش ایفا می‌کنند. شخصا نمی‌توانم آن را تایید یا رد کنم. 

آلودگی هوا؟ خب، طبیعتا بر فیزیولوژی پرنده تأثیرگذار است اما اجازه بدید این موضوع را به عنوان یک عامل مستقیم از این بحث فاکتور بگیریم و از نگاه دیگری به آن بپردازیم.

پناه؟ بله، شهرسازی متراکم فرصت های متنوعی برای حضور گونه های متفاوت با نیاز زیستگاهی متفاوت باقی نمی‌گذارد. فضای‌ سبز بومی(گیاهان علفی و بوته‌ای بومی) و درخت می‌تواند نقش بسزایی در این مورد ایفا کنند. درخت‌ها با گسترش تاج پوشش خود فضای امن و تودرتو برای پرندگان فراهم می‌کنند. به طور خاص درختانی که نزدیک به نیمه دیر‌زیستی خود هستند؛ به دلیل آنکه سرعت رشد قطری آنها نسبت به سرعت پوسیدگی آوندهای آن‌ها از درون در‌ حال کاهش است دچار شکستگی‌ها و سوراخ‌هایی در شاخه و تنه خود میشوند که پرنده‌ها می‌توانند از آن‌ها به عنوان لانه استفاده کنند.‌

تنوع غذایی؟ بله، برخلاف تصور عمومی، دانه‌ها و میوه بخش کوچکی از رژیم غذایی اکثر پرنده‌ها را تشکیل می‌دهد و آنها برای تامین متابولیسم بالای بدن خود بیشتر به تغذیه از حشرات وابسته هستند. پرسشی که پیش می‌آید این است که مگر ما در شهر حشره کم داریم!؟ هم بله، هم نه: زباله‌ها و فاضلاب ما در شهر توده زیستی قابل توجهی از مگس، پشه و سوسری(سوسک حمام) را ایجاد کرده که پرنده‌ها از آن تغذیه می‌کنند. مثلا بلبل خرما مهارت خوبی در شکار سوسری برای جوجه‌های خود دارد. گنجشک‌ها هم از پشه و مگس تغذیه می‌کنند. اما تنوع بسیار مهم است مثلا چرخ‌‌ریسک بزرگ نمی‌تواند به تعداد کافی لارو بید و پروانه، عنکبوت و زنبور برای  جوجه‌های خود گردآوری کند. سار‌ها روی ساقه گیاهان حلزون نمی‌یابند. زیر پوسته درخت‌ها لاور سوسک (قاب‌بالان) و بید (بال‌پولک داران) برای دارکوب‌ها یافت نمی‌شود. مرغ‌حق‌ها مجبورند فقط از سوسری و گاهی، گِکو دم‌زبر تغذیه کنند. خب! چگونه می‌شود این تنوع را برگرداند؟ هر موجود زنده به طور مستقیم وغیر مستقیم برای زیست به بسیاری از گونه‌های بومی دیگر وابسته است. بسیاری از گیاهانی که امروزه در فضای سبز استفاده می‌شوند گونه‌های تجاری و غیربومی‌اند که هیچ‌گونه ارتباط زیستی با محیط پیرامون خود ایجاد نمی‌کنند (ارزش اکولوژیک ندارند). حشرات، بندپایان نرمتنان، قارچ ها و باکتری‌های بومی که پایه زنجیره غذایی هر اکوسیستمی را شکل می‌دهند یا از گیاهان بومی تغذیه می‌کنند یا به صورت همزیست در تعامل با اندام های گیاهی مانند ریشه، پوسته و برگ در غذا سازی و تجزیه مواد غذایی نقش دارند. برای تقویت این خرد اکوسیستم‌ها در یک شهر استفاده و حفاظت از گیاهان و درختان بومی در فضای سبز اهمیت دارد. به طور خاص می‌توان گفت رویکرد سازه‌محور مدیریت فضا در ایران، چه در سطح خرد (سطح شهروندی) و چه در سطح کلان (سطح دولتی) به کارگیری بتن، سنگ و سیمان را بر هرگونه تفکر و راه حل نرم بسته است. در چنین شرایطی گیاهان بومی مخصوصا گیاهان علفی شانس چندانی برای بقا در واحه های شهری شامل دره های کوهستانی، پارک ها، حایشه آبراهه‌ها و باغچه ها نمی‌یابند. در بسیاری از موارد استفاده بی مورد از جدول های سیمانی بزرگ در حاشیه خیابان ها و جوی‌ها به ریشه درختان نیز آسیب‌های جبران ناپذیری می‌زند.

از طرفی حشرات و بندپایان نسبت به ذرات معلق در هوا حساسیت ویژه‌ای دارند. از آنجایی که تنفس حشرات از طریق سطح پوست صورت میگیرد و نسبت سطح پوست آنها به کل بدن بیشتر است ذرات معلق در هوا تأثیر زیادی بر متابولیسم آنها دارد هرچند که این موضوع برای سلامت شهروندان نیز بسیار چالش برانگیز و کنترل آن مورد مناقشه است.

حشرات مانند بیدها، سوسک‌ها و غشا‌بالان برای جفت‌یابی و مسیریابی به نور ماه وابسته‌ اند آلودگی نوری در شهرها مانع از تولیدمثل و تشکیل یک جمعیت پایدار در آن‌ها می‌شود. مدیریت آلودگی نوری در شهر به خودی‌خود موضوع چالش برانگیزی است زیرا که کفه‌ی دیگر این بده‌بستان، تامین امنیت شهر است. با این حال می‌توان در بسیاری از موارد از نور‌پردازی های نمایشی بی‌مورد جلوگیری کرد. 

عکس از پرستو هدایت‌زاده


حفاظت از درخت‌ها

همانطور که می‌دانید و پیشتر گفته شد درختان از جهت کاهش آلودگی هوا، تامین زنجیره غذایی و پناه در این معادله نقش بسزایی دارند. درختان نیز مانند پرنده‌ها و حشرات در یک اکوسیستم در قالب جمعیت کارکرد دارند. به این معنی که برخلاف ذهنیت نهادینه شده در ما که می‌پنداریم درختان زنده بوده‌اند، هستند و خواهند ماند. هر چقدر هم که سن دیر‌زیستی بالایی داشته باشند خواهند مرد و این امر اهمیت تجدید نسل آن‌ها را در فضای سبز به ما یادآوری می‌کند. این تجدید نسل می‎بایست همواره و طی دهه‎های متفاوت به تدریج انجام شود. فرض کنید شهرداری زمینی را برای استفاده به عنوان پارک در نظر گرفته و تمام مساحت آن را در یک مرحله درختکاری می‌کند. در هر دهه می‌بایست چیزی در حدود 20 درصد درخت‌های کاشته شده به صورت اتفاقی به محل دیگری جابجا شود و نهال یکساله بجای آنها کاشت. بدین ترتیب در پایان دهه پنجم پنج نسل متفاوت از درختان در پاک وجود دارد که اولین آنها در حال رشد و آخرین آنها در حال پوسیدن و مرگ هستند. این موضوع علاوه بر ایجاد یک فضای متنوع و طبیعی در پارک به ما این امکان را می دهد که درخت‌های مرده را به تدریج جایگزین کنیم و از خالی شدن یکباره پارک از درخت جلوگیری کنیم. همین چالش در مورد درختان سطح شهر نیز وجود دارد. اغلب آنها نیمه دیر‌زیستی خود را گذرانده‌اند و طی چند دهه آینده آنها را از دست خواهیم داد. شاید عامل مرگ هر‌کدام متفاوت باشد برخی در اثر آفت‌‌زدگی، برخی  در اثر فشردگی بستر خاک زیر آسفالت و دیوار و برخی در اثر عدم رسیدگی، اما دلیل اصلی که در سطح جمعیت رخ می‌دهد و شاید به آن پرداخته نشود عدم تجدید نسل و پیری جمعیت است. 

در روندی کنونی شهرسازی شهر تهران حفظ باغچه‌ها برای رسیدن به بیشترین بهره‌وری در نقشه ساختمان‌ها، در جهت نفع فردی نیست. بسیار پیش می‌آید که سازنده‌ای برای بهینه کردن نقشه معماری نیاز به قطع درخت یا درختانی پیدا می‌کند. شهرداری در مقابل این روند دست به حفاظت فرد محور زده و برای قطع هر درخت جریمه‌های سنگینی وضع کرده است. در اغلب موارد نیز سازندگان با قطع درخت‌ها و پرداخت جریمه، پروژه خود را ادامه می‌دهند زیرا همچنان سود حاصل از ساخت به مراتب بیشتر از جریمه وضع شده است. نمی‌توان انکار کرد که ارزش برخی افراد از این درختان بسیار است و نمی‌توان از وضع چنین جرایمی صرف نظر کرد ولی آیا وضع جریمه کمکی به تجدید نسل آنها می‌کند؟ آیا نفع شخصی برای حفظ باغچه ها در بلند مدت ایجاد می‌کند؟ خوشبختانه در سال های اخیر سازندگان به کاشت دوباره درخت ملزم می‌شوند ولی آیا خریداران احتمالی نفعی در کاشت و نگهداری از درختان دارند؟ در اغلب موارد سازندگان و خریداران از ترس پرداخت دوباره جریمه در آینده در از بین بردن باغچه های مناسب هم‌دست هستند. سازندگان درخت‌ها را از بین برده، باغچه‌ها را زیر سیمان می‌برند و با کاشت چند گیاه غیر بومی در باکس، سعی در جلب نظر مشتری های کج‌سلیقه خود دارند. شدت این کج سلیقگی در بین شهروندان به حدی رسیده که در موردی مالک یک مجتمع تجاری در خیابان ولیعصر برای دیده شدن نمای زشت ساختمان خود اقدام به خشک‌کردن تعدادی از درختان خیابان ولیعصر می‌کند که یکی از شاخص‌ترین عناصر  شهر تهران است. وضع جریمه برای قطع درخت اگر چه در حفاظت از بعضی افراد درخت لازم است ولی در مقیاس بزرگ تر کاشت درخت و حفظ فضا برای کاشت درخت را در مقابل نفع شخصی و انعطاف پذیری استفاده از فضا در شهرسازی قرار داده است. پرسش اینجا است که آیا بهتر نیست بجای اصرار و فشار گذاشتن بر تنها یک راهکار به وضع مشوق یا جریمه‌هایی در جهت جایگزینی باغچه‌های حذف شده از یک فضا در بخش دیگری از همان فضا هم اقدام می‌شد؟ به طور کل می‌توان گفت استفاده از راهکارهای ساده در مواجه با مشکلات چند‌ سویه می تواند تعادل مسئله را به یک سمت برهم زند و وزن آن را افزایش دهد.



تاریخ ارسال: 1403/09/05
نظرات شما:

         

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به باشگاه پرنده نگری ایرانیان می باشد