|
دوشنبه عصر، ساعت 5:30 در ترمینال غرب با دوستان قرار داشتیم. اتوبوس حدود ساعت 6 از تهران خارج شد و ساعت 3 صبح به مریوان رسیدیم. جناب سفرنگ در میدان جهاد منتظرمان بودند و همراه با یک ماشین دیگر، به اقامتگاه ایشان در حومه مریوان رفتیم.
پس از احوالپرسی مفصل، به پیشنهاد دوستان برای تماشای مقارنهٔ ماه و زحل به جلوی در باغ رفتیم و همانجا در حین تماشای آسمان زیبای شب، صدای مرغ حق را شنیدیم.
برای یکی دو ساعت استراحت کردیم و اول صبح، قبل از آمادهشدن صبحانه، تعدادی از بچهها برای پرندهنگری به اطراف باغ سر زدند و دشت اول صبحشان هدهد، زردپره سرسیاه، سنگچشم پشتسرخ، سسک گلوسفید معمولی و خروس کولی معمولی بود.
پس از صرف صبحانه با دو ماشین سواری به سمت دریاچه زریوار حرکت کردیم. بین راه، کنار آبگیر کوچکی در وسط جاده توقف کردیم که تعدادی پرستوی دریایی، خروس کولی معمولی و آبچلیک در داخل و اطرافش دیده میشدند.
شروع پرندهنگری در دریاچه زریوار در ضلع جنوب شرقی با صدای بلند سسکهای ساوی و دمپهن و همزمان تماشای چنگر معمولی، چنگر نوکسرخ و کشیم بزرگ در کنار جوجههایشان همراه بود. ترس کم پرندهها و فاصله بسیار اندکشان با ما، تجربهای جدید برای تکتکمان بود.
کشیم بزرگ و جوجههایش - عکس از میترا دانشور
در کنار پرندههای نیزار و دریاچه، گونههای متنوعی هم در آسمان مشاهده کردیم: دلیجه، حواصیل ارغوانی، حواصیل شب، پرستوهای دریایی، اردک سرسبز. دیدن گراز و بچههایش در نیزار وسط دریاچه هم بسیار هیجانانگیز بود.
پرندهنگری در کنار دریاچه زریوار
خانم سمیه امینپور که قرار بود از اصفهان به گروه اضافه شود، اواخر زمان پرندهنگریمان در دریاچه، به ما ملحق شد.
از دریاچه به سمت اطراف مریوان رفتیم تا به دیدار جغد گوشدراز برویم که بخت با ما یار نبود و پیدایش نکردیم. اما در همان منطقه لکلک سفید، زنبورخوار معمولی، جغد کوچک و چلچله دمگاه حنایی دیدیم.
برای صرف ناهار به اقامتگاه برگشتیم و بعد از ناهار، به روستایی رفتیم که به روستای لکلکها معروف است. حضور لاوین، دختر پرانرژی و طبیعتدوست آقای سفرنگ در این بخش سفر، باعث خوشحالی همه بود. اول مسیر یکی از دوستان، همه را به بستنی محلی دعوت کرد. بعد در نقطهای از روستا توقف کردیم و از همزیستی مسالمتآمیز انسان و لکلک لذت بردیم. البته این همزیستی فقط مختص لکلکها نبود و متوجه مغازهای شدیم که پرستوها داخلش آشیانه ساخته بودند.
لکلکها در آشیانه - عکس از میترا دانشور
بعد از روستا به سمت جنگلی رفتیم که زیستگاه لکلکها با بیش از 100 آشیانهٔ فعال بود. در این منطقه احتمال حضور کوکوی خالدار هم وجود داشت که صدایش را واضح شنیدیم، اما نتوانستیم پیدایش کنیم. دمسرخ معمولی، چرخریسک سرآبی، چرخریسک پشت بلوطی و کورکور سیاه از دیگر گونههای مشاهدهشده بودند.
صبح زود، اکثر دوستان در گروههای دو و سهنفره برای پرندهنگری به باغهای اطراف اقامتگاه سر زدند و در نهایت کل گروه با هم جمع شدند و آقای شورش وهابی، از پرندهنگران و عکاسان مطرح خطه کردستان نیز به جمع اضافه شدند. پس از صرف صبحانهٔ مفصل، به سمت روستای اورامان تخت راه افتادیم. در طول مسیر یک سنگچشم خاکستری کوچک روی سیمهای کنار جاده دیدیم. جلوتر در نقطهای توقف کردیم تا زردپره رخزرد و چکچک کردی را پیدا کنیم که هر دو گونه، در ایران در کردستان و حوالی آن دیده میشوند. خوشبختانه هر دو گونهٔ هدف را دیدیم و علاوه بر آنها، از سینهسرخ ایرانی، طرقهٔ کبود و زاغ نوک زرد عکاسی کردیم.
زردپره رخ زرد - عکس از منا نحوی
چک چک کردی - عکس از پدرام خلیلی
در روستای اورامان تخت امیدوار به دیدن هما و دال بودیم. کل گروه در زیر سایهٔ درختانی در حاشیه روستا مشغول استراحت و تماشای آسمان شد. اگرچه همای سعادت را ندیدیم، موفق شدیم یک فرد دال معمولی، عقاب طلایی، یک دسته زنبورخوار گلوخرمایی، چرخریسک سر سیاه، کمرکولی کوچک و بزرگ، چلچله دمگاه حنایی و چلچله دمگاه سفید را ببینیم.
پس از روستا، مسیر گردنهٔ تته را در پیش گرفتیم. در اواسط گردنه، توقفی داشتیم و آقای سفرنگ با ترکیب برف و شربت آلو سیاه و توتفرنگی همه را غافلگیر کردند. جایی که ایستادیم، محل کلونی صدها چلچلهٔ دمگاه سفیدی بود که در حال ساختن لانههایشان بودند. تا رسیدن به مقصد، گنجشک برفی را هم در جاده مشاهده کردیم. گردنهٔ تته بسیار نزدیک به مرز ایران و عراق است و از آنجا میشد شهرهای عراق، از جمله حلبچه را تماشا کرد.
نقطهای در کوهستان برای صرف ناهار اتراق کردیم و آنجا موفق به رکورد زردپره سرخاکستری، گنجشک کوهی، سهره پیشانی سرخ شدیم. جوجه کباب و دوغ محلی حال همه را حسابی جا آورد.
گردنه تته
از گردنهٔ تته رهسپار نقطهٔ دیگری شدیم تا سمندر کردستانی را ببینیم و در مسیر سارگپهٔ معمولی، زنبورخوار معمولی و جیجاق دیدیم. تماشای این سمندر زیبا که از نظر حفاظتی، به شدت در معرض خطر قرار دارد، برای همه لذتبخش بود.
سمندر کردستان - عکس از معصومه پاکروان
صبح به سمت جنگلهای بلوطی راه افتادیم که زیستگاه انواع دارکوب بود. در این جنگلهای زیبا، جغد جنگلی را به همراه جوجههایش، دارکوب سبز و جوجههایش، دارکوب خالدار کوچک، دارکوب سوری، جیجاق و کمرکولی جنگلی دیدیم. سپس با ماشین کمی جلوتر رفتیم و در نقطهٔ بعدی قمری معمولی و پیپت درختی دیدیم. در این قسمت سفر آقای وهابی و خانم امینپور از گروه خداحافظی کردند و از ما جدا شدند.
پرندهنگری در جنگلهای بلوط
جوجههای جغد جنگلی - عکس از معصومه پاکروان
مقصد بعدی روستای مادری آقای سفرنگ برای دیدن پری شاهرخ بود. اگرچه تماشای پری شاهرخ میسر نشد، دیدن سنگچشم پیشانی سفید به همه چسبید.
سنگچشم پیشانی سفید - عکس از پدرام خلیلی
برای ناهار به اقامتگاه برگشتیم و در فاصلهٔ چند ساعت تا حرکت به سمت تهران، راهی دریاچهٔ زریوار شدیم تا این بار از ضلع غربی در این مکان پرندهنگری کنیم.
پرندهنگری در ضلع غربی دریاچه زریوار
در این قسمت تنوع گونهها بسیار بالا بود: اکراس سیاه، گیلانشاه حنایی، اردک بلوطی، خروس کولی سینهسیاه، پرستوی دریایی بال سفید، پرستوی دریایی تیره، حواصیل زرد، باکلان کوچک، فالاروپ گردن سرخ فقط تعدادی از گونههای مشاهدهشده بودند.
اردک بلوطی - عکس از منا نحوی
بعد از دریاچه، به سمت اقامتگاه رفتیم تا گروه وسایلش را آماده کند و به ترمینال برویم. در آخرین لحظات یک عکس یادگاری در جلوی باغ جناب سفرنگ گرفتیم، از ایشان و برادرشان که در مدت سه روز، زحمت جابجایی گروه را کشیده بودند و نیز همسر محترمشان که با غذاهای خوشمزهشان در طول این مدت از ما پذیرایی کرده بودند، تشکر کردیم و با خاطراتی خوش رهسپار تهران شدیم.
عکس یادگاری در پایان سفر
شرکتکنندگان در این برنامه:
تهیه و تنظیم گزارش: میترا دانشور