|
(این مصاحبه بخشی از مجموعه مصاحبههایی است که آقای محسن ملاح با پرندهنگرهای ایران داشتهاند.)
در فاصله فشار دادن دکمه شاتر تا لحظهای که تصویر بخواهد ثبت شود تمرکز، دقت و سرعتش برای ماندگار شدن آن لحظه خاص مثال زدنی است. او اخلاق عکاسی از حیاتوحش را به خوبی رعایت میکند، سالهای زیادی را صرف به تصویر کشیدن زیباییهای نابِ طبیعت ایران کرده، عاشق و دلسوخته طبیعت ایران است. شناخت کافی از پرندهها و کلا حیاتوحش دارد و این کمک میکند که موقعیتها را بخوبی بشناسد. وقتی که ترکیب نور، رنگ و زمان را با هم به کار میبرد و کادر دوربینش را ثابت نگه میدارد، آن لحظه تبدیل میشود به یک تابلو زیبا و هنرمندانه از او.
صمیمیت در صدا و گفتارش هویداست. او تاکنون بیشتر گونههای خاص حیاتوحش کشور را به تصویر کشیده و برای همیشه ماندگار کرده است. در جشنوارههای مهم داخلی و خارجی مقامهای برتر زیادی را به دست آورده، و تا کنون فعالیتهای زیادی را برای آشنایی مردم با طبیعت ایران انجام داده است. همکاری با اطلس پرندگان، اطلس مهرهداران و کتاب اخیر او به نام "حیاتوحش ایران، راهنمایی برای گردشگردان و عکاسان" از جمله کارهای ایشان است. او همچنین شاگردان زیادی را به جامعه عکاسان حیاتوحش ایران ایران تربیت و معرفی کرده است. زاویه دیدش زاویه نگاه واقعبینانه به دنیای طبیعت بکر ماست.
اکثر ما با عکسهای زیبا و خلاقانه او آشنا هستیم. ما بیشک باید او را آقای عکاسی حیاتوحش ایران بنامیم؛ او آقای سید بابک موسوی است، که در ادامه مصاحبه من با ایشان را میخوانید:
_خودتون رو معرفی کنید و بفرمایید از کی پرندهنگری را شروع کردید؟
_من بابک موسوی هستم. 43 سال سن دارم. تحصیلاتم لیسانس شیلات محیط زیست هست. یک فرزند دارم. خانمم پزشک هست. هم سن هستیم و ایشان همینجا در نیشابور مطب دارند.
من از سال 78 در دفتر سازمان دریایی، کارمند سازمان محیط زیست بودم. اونجا بود که علاقهمند شدم به پرندگان. بعد شروع کردم به پرندهنگری، عکاسی رو هم کنارش یاد گرفتم و انجام میدادم. چون ما اول با پرندهشناسها و پرندهنگرهای هلندی میرفتیم برای سرشماری زمستانه پرندهها، اونجا بود که من علاقهمند شدم به پرندهنگری.
_اول عکاس بودید بعد پرندهنگر یا برعکس؟
_ اول پرندهنگری رو یاد گرفتم و بعد عکاسی.
_چرا عکاسی حیاتوحش و از میان اونها پرندهنگری رو انتخاب کردید؟
_بخاطر اینکه ایرانیها از زمان ایران باستان، آب، خاک و طبیعت را بسیار هم مقدس میدونستن و هم احترام خیلی زیادی برای اون قائل بودن، حتی دستشون رو در آب روان نمیشستن. مثلا پیغمبر اول ایرانیها، زرتشت گونههای جانوری و گیاهی رو به اندازه انسانها مقدس میشمردن. این چیزها در ژنتیک ما هست؛ عشق به طبیعت و عشق به جانوران. این کشش ژنتیکی باعث میشه که ایرانیها از جمله من تمایل به رفتن به طبیعت، گردشگری و بالطبع پرندهنگری که یک تخصصی هست که هم داخلش رقابت، تخصص و زیبایی هست، این سه عامل باعث میشه که آدم به سمت پرندهنگری کشیده بشه.
و عکاسی هم میل به ثبت لحظات زیبا، میل به هنر. کلا در من وجود داره و من زیباییها رو دوست دارم و دلم میخواد این زیباییها رو با بقیه به اشتراک بذارم.
_در کجا دوست دارید پرندهنگری و عکاسی کنید یا چه مناطقی را برای پرندهنگری انتخاب میکنید؟ (کوه، جنگل، بیابان، کنار ساحل، تالابها، پارکها و...)
_من، بخاطر اینکه این کار رو به صورت خیلی جدی پیگیر بودم همیشه و بخاطر همین هم از سازمان محیط زیست اومدم بیرون که فرصت بیشتری برای سفر داشته باشم. من همه جای ایران رو دوست دارم. از شمال گرفته تا جنوب، شرق و غرب. بخاطرش سفرهای خیلی زیادی رفتم. تقریبا بیست سال هست که مداوم سفر کردم به منظور نوشتن کتاب، کار مطالعاتی، عکاسی و پرندهنگری.
من خودم به شخصه اگر بخوام طبقه بندی کنم اول مناطق نیمهبیابانی رو دوست دارم و نواحی ساحلی رو بعد تالابها، کوه و در نهایت جنگل رو.
در مناطق ما، عکاسی در جنگل بسیار سخته و تیپهای جنگلی ما نمیشه کاملا گفت برابره، ولی تنوع اون زیاده. گونههایی که در مناطق جنگلی داریم تقریبا با اروپا یکسان هست و بههمین خاطر من علاقهم بیشتر به مناطق نیمهبیابانی هست که فون و فلور خاص ایران رو دارند.
_پرندهنگری در جمع را ترجیح میدهید یا دوست دارید به تنهایی پرندهنگری کنید؟
_بستگی داره، من چون کنار پرندهنگری حتما عکاسی هم میکنم معمولا با یک نفر یا نهایتا دو نفر همراه، عکاسی یا پرندهنگری میکنم که فرصت عکاسی هم باشه. ولی خب؛ برای گروههای پرندهنگری خارجی، من به صورت راهنمای حرفهای هم بودم. حداقل برای 20 تا 25 گروه که اونها بعضی موقع تعدادشون تا پونزده نفر هم بودن، ولی باز به عنوان راهنما بودم و نه به عنوان پرندهنگر صرف.
_از نظر شما چه موقع برای پرندهنگری و عکاسی در روز مناسبتر است؟
_خب بالطبع صبح زود و دمِ غروب بهترین زمانه. چون پرندهها بیشترین فعالیت رو بخصوص صبح زود دارن. زمان مناسبی هست از لحاظ نور هم صبح زود و دمِ غروب زمان خیلی خوبیه. این دو تا زمان رو من ترجیح میدم.
_تا الان شب از پرندهای عکاسی کردهاید؟
_ بله عکاسی کردم ولی بسیار کم.
_چه فصلی را برای پرندهنگری و عکاسی انتخاب میکنید؟
_ایپریل و می که میشه فروردین و اردیبهشت برای پرندهنگری عالی است و همچنین برای مناطق جنوبی ایران؛ دی، بهمن و اسفند. برای پرندگان مهاجر هم شهریور، مهر و آبان. ولی من ترجیحم به شخصه فروردین و اردیبهشت برای مناطق ایرانی_تورانی است و برای مناطق جنوبی هم دی و بهمن، زمانهای خیلی خوبی است.
_به خاطر دارید از اولین پرندهای که عکس گرفتید کدام گونه بوده؟
_ اولین پرندهای که عکاسی کردم خاطرم نمیاد چه پرندهای بوده، ولی باید از پرندههای معمول جنوب ایران باشه مثلا دیدومک red-watlled lapwing که دم دست بودن یا wheatear هایی که در سواحل قشم بودن، احتمالا باید یکی از اونها بوده باشه. من الان خاطرم نیست.
_اولین عکستون که چاپ شد در روزنامه، مجله یا کتاب چه حسی داشتید؟
_ حس خوبی بود، ولی از چاپ راضی نبودم! کلا پروسه چاپی در ایران خیلی جدی گرفته نمیشه خصوصا در مجلات ولی به خاطر همین من تصمیم گرفتم که کتاب خودم رو داشته باشم. با سلیقه خودم و با وسواس خودم کتابی داشته باشم روی حیاتوحش ایران.
_به نظر شما بایدها و نبایدهای عکاسی چیست؟
_من یه کتاب نوشتم به نام"راهنمایی برای گردشگران و عکاسان حیاتوحش ایران" که 5 دی ماه 98 در فرهنگسرای شفق در یوسف آباد رونمایی میشه، یه نمایشگاه عکس هم کنارش هست. یه بخشی از این کتاب اصلا به همین عنوان هست یعنی "بایدها و نبایدهای عکاسی حیاتوحش" که من اونجا به تفصیل توضیح دادم که شما برای اینکه رسالتتون رو به عنوان یک زیستمند در کنار گونههای جانوری به درستی انجام بدید باید چه کارهایی کنید. توضیح دادم که موقع عکاسی شما باید چه چیزهایی رو رعایت کنید. حالا به طور خلاصه من یه چیزهایی رو اینجا خدمت شما میگم؛
اولین چیزی که باید رعایت کنند پرندهنگرها در برخورد با پرندگان وحشی اینکه هیچ موقع تلاش نکنند به لونه پرندهها دست بزنن یا وضعیت دور و بر لونه رو تغییر بدن یا به تخم و جوجهها تماس فیزیکی داشته باشند. توی پرندهنگری یا عکاسی از حیاتوحش به نظرم اینها خیلی مهمه، هر عاملی که باعث استرس شدید برای پرندهنگری یا جان یک پرنده رو به خطر بیاندازد نباید انجام بدیم.
برای پخش صدا یک سری معیارها هست که باید رعایت کنند از جملهاینکه مدت زمان زیادی صدا برای پرنده پخش نشه. تداوم پخش صدا رو رعایت کنند، یعنی یک بار که صدا رو پخش کردند بذارن پرنده کار خودش رو انجام بده بعد دوباره پخش کنند. این یکی دو تا فایده داره؛ کمک میکنه که هم عکسهای بهتری بگیرند، چون پرندهای که مضطرب بشه شما نمی تونید عکس خوب ازش بگیرید و اضطراب توی کارتون نمود پیدا میکنه. بعد برای گونه های در معرض خطر انقراض هم رعایت بیشتری بکنند این موضوع رو. هر حرکتی که باعث تشنج برای پرنده محسوب میشه نباید انجام بشه.
راجع به پستاندارن هم با ماشین نباید مدت زمان طولانی حیوان رو دنبال کنند، جایی که کومه میزنند برای عکاسی همانجا شب اتراق نکنند یا نخوابند؛ چون معمولا محل استراحتتون باید با محل عکاسی متفاوت باشه که گونه ها بتونند به راحتی بیایند و آب بخورند. کومه زدن معمولا اثر بدی نداره، چون معمولا صبح زود است و بعد از ظهر. و کنار آبشخورها آبشخورهای دیگهای هست که اگر پرنده احساس خطر کنه میره سمت آبشخور دیگه آب میخوره. ولی خب تمام طول روز نباید سر آبشخور باشند.
موارد اون خیلی زیاده مثلا نباید چیزی رو بشکونن، شاخهای رو بشکونن درختی رو که زنده هست قطع کنن، بخصوص در مناطق حفاظت شده و زیست کره حتی الامکان در پاسگاههای محیطبانی بخوابند. شب در منطقه نخوابند که مزاحمتی برای زیستمندان در اون فضا و منطقه نداشته باشند.
_توصیه شما به دوستان پرندهنگری که علاقه به عکاسی دارن چیه؟
_ من توصیهم این است که از لنزهای سبک استفاده کنند که امکان پرندهنگری و عکاسی رو با هم داشته باشند. لنزهایی مثل 400 f4 D یا 400 f5-6 L اینها لنزهای سبکی هستند که حملشون راحته و 400 D f4 برای کسانی که پول بیشتری میخواهند بدهند و 400 f5-6 برای کسانی که پول کمتری میخواهند بدهند مناسبه. 400 D خیلی سبک و خیلی عملکرد خوبی داره. و چیز دیگهای که میشه گفت دوستان پرندهنگر مقداری راجع به عکاسی هم بیشتر بدانند. هرچه راجع به عکاسی بیشتر بدانید بالطبع بهتر و راحتتر میتوانید عکاسی کنید.
_ممنونم از وقتی که گذاشتید و در آخر اگر مطلبی هست که من فراموش کردم بپرسم، لطفا خودتان بفرمایید.
_صحبت آخرم راجع به کتابم هست که من برای اون زحمت بسیاری کشیدم. کتاب "راهنمایی برای گردشگران و عکاسان حیاتوحش ایران"، کهاین کتاب 5 دیماه در فرهنگسرای شفقِ یوسف آباد تهران، رونمایی میشه و علاقهمند هستم و دوست دارم دوستان تشریف بیارند و کتاب رو از نزدیک ببینند، نمایشگاه عکس من رو هم ببینند. امیدوارم این کتاب کمکی باشه برای اینکه دوستان بیشتری علاقهمند به طبیعتگردی، پرندهنگری و عکاسی حیاتوحش شوند. به نظر من راه حفظ تنوع زیستی کشور از همین راه میگذره؛ یعنی تعداد آدمهایی که علاقهمند به طبیعت و حیاتوحش و تنوع زیستی هستند و از دیدنش لذت میبرند تعدادشون هر روز بیشتر از دیروز بشه.