|
کلاغی درشتجثه به رنگ سیاه با منقار قوی و ضخیم و دم بلند است. نر و ماده همشکل و فاقد تغییرات فصلی هستند. در پرنده بالغ بخش جلویی تارک سر تا پشت چشمها، چانه و گلو سیاه است. پس گردن، گردن و سینه تا شکم خاکستری روشن تا تیره و مابقی بدن شامل روتنه، بالها، دم و زیرتنه از شکم تا پوشپرهای زیر دم سیاه دیده میشود. چشمها قهوهای و منقار و پاها نیز سیاه هستند. پرنده نابالغ را به سختی میتوان از بالغها تفکیک کرد، اما در پروبال تازه روییده، بخشهای سیاه رنگ بدن جلایی درخشان نظیر بالغها ندارد و در پروبال فرسوده بیشتر قهوهای به نظر میرسد.
کلاغی ساحلزی است، در ناحیه جزرومدی به تغذیه از کرمها، پوسته صدفها و سایر مواد آلی به جا مانده از جزرومد میپردازد و به این دلیل بیشتر رقیب غذایی پرندگان کنارآبزی محسوب میشود تا سایر کلاغها. با این وجود در حال حاضر به زندگی در اراضی مزروعی با درختان پراکنده، روستاها و شهرها سازگار شده و به حضور در کنار انسان خو گرفته است.
پرندهای اجتماعی است و در سراسر سال در دستههای کوچک تا بزرگ دیده میشود و با نزدیک شدن دوره جوجهآوری، این دستهها برای یافتن جفت گسسته میشوند. پروازی قوی دارد و به واسطه خمیدگی بالها در ناحیه مچها، دم بلند و منقار ضخیمش از دور تا حدی شبیه «غراب» به نظر میرسد. برای تغذیه وابستگی زیادی به زبالهها و پسماندها دارد. همچنین از بیمهرهها و مهرهداران کوچک، مواد گیاهی و لاشهها تغذیه میکند.
جوجهآوری از اوایل اردیبهشت و به شکل کلنی در اراضی مزروعی با درختان پراکنده و یا ساختمانها آغاز میشود. سیستم جفتگیری تکهمسر و گاهی درهم و برهم است و آشیانهاش تودهای حجیم و نامرتب از ساقهها و شاخهها، قطعات پلاستیک و الیاف مصنوعی است که آن را روی درختان یا ساختمانها بنا میکند و درونش را با پوسته درختان، علوفه و مو میپوشاند. معمولاً دو تا پنج تخم نیمهبیضی، بیضی کوتاه تا گلابی شکل، تا حدی صیقلی، سبز مایل به آبی روشن، با خالها، لکهها و خطوط قهوهای مایل به سیاه و خاکستری و به ابعاد 5/26 × 38 میلیمتر میگذارد. تفریخ تخمها شانزده تا هفده روز طول میکشد. جوجهها در بدو تولد عریان، ناتوان و برای تغذیه وابسته به والدین هستند، در 21 تا 28 روزگی آشیانه را ترک میکنند اما همچنان تا چند هفته پس از آن توسط والدین تغذیه میشوند. گاهی دو دسته تخم در هر دوره جوجهآوری میگذارد.
در اوایل قرن بیستم به صورت محلی در سواحل جنوب شرقی بلوچستان دیده میشد که احتمالاً از جمعیت سواحل پاکستان به این منطقه وارد میشدند. این جمعیت بعدها دیگر در این منطقه از کشور دیده نشد. احتمالاً در سال 1970 میلادی این پرنده توسط کشتیهای پاکستانی و هندی به جزیره خارک رسیده و در آن مستقر شده و اندک اندک به سواحل استانهای بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان راه یافته است.
در فهرست پرندگان حمایتشده جهانی و ملی قرار ندارد.