باشگاه پرنده نگری ایرانیان
اعضا
خانه عضویت پرندگان ایران وبلاگ تماس با ما
باشگاه پرنده نگری ایرانیان
سبد خرید جستجو اعضا زبان

بشیر شریف‌نیا

آشنایی با پرنده نگری های ایران-آقای بشیر شریف‌نیا

(این مصاحبه بخشی از مجموعه مصاحبه‌هایی است که آقای محسن ملاح با پرنده‌نگرهای ایران داشته‌اند.)

در این قسمت از مصاحبه‌ها به سراغ شخصی رفته‌ایم که به تمام معنا به طبیعت عشق می‌ورزد، او یک پرنده‌نگر فعال است، همچنین کوهنورد و عکاس نیز می‌باشد. به آموزش محیط زیست به جوامع محلی و کودکان از طریق مدارس و باشگاه‌ها اعتقاد خاصی دارد و تاکنون در منطقه خود دانش آموزان زیادی را آموزش داده است. او برای دیدن پرنده‌ها برنامه‌ریزی هدفمندی دارد و تاکنون رکوردهای ارزشمندی از پرندگان آبزی، کنار آبزی و خشک‌زی ایران داشته است و همه را ثبت می‌کند. رکورد اسکوآی قطبی و سهره سرسیاه او بسیار دیدنی است.
شخصی که بسیار صمیمی و خونگرم است و او کسی نیست جز جناب آقای بشیر شریف نیا، پرنده‌نگر برجسته و پرانرژی و عضو باشگاه پرنده‌نگری ایرانیان، که در ادامه مصاحبه من با ایشان را می‌خوانید:

_لطفا خودتون رو معرفی کنید و بفرمایید از کی پرنده‌نگری را شروع کردید؟
_بشیر شریف نیا هستم، متولد خرداد 56 رامسر کارشناس مدیریت و فناوری اطلاعات سلامت. کارمند سازمان تامین اجتماعی متأهل و دو فرزند دختر. تقریباً از کودکی چون منزلمان در شمال، کنار جنگل بود و بخصوص شکاریها همیشه برام جذاب بودند و فکرکنم از همون موقع به دنیای عجیب جانوران بخصوص پرندگان علاقمند شدم، ولی با عنوان پرنده‌نگری از پاییز 93 و از جنگل جوارم این تفریح ارزشمند رو شروع کردم.
اصلا چرا پرنده‌نگری؟
_حقیقتش همیشه با توجه به اینکه از بچگی علم جغرافیا برام خیلی جذاب بود و نقشه منطقه زندگیمون و شهرم رامسر رو خودم خیلی ابتدایی طراحی میکردم تو رویاها همیشه خودم رو می‌ذاشتم جای یه عقابی که از جنگل داره پرواز می‌کنه به سمت شهر و برمی‌گرده و این نشستن بر بال پرنده‌ها رو و از بالا به دنیا نگاه کردن اوج علاقه و سرگرمی من بوده. سالها بعد دوران دانشجویی که تیم کوهنوردی دانشگاه علوم پزشکی تهران رو بنوعی همراهی می‌کردم و قله‌ها و مناطق کوهستانی زیادی رو صعود می‌کردیم یواش یواش حس کردم این تماشای اطراف رنگ و بوی جستجوگری و معنای ویژه‌ای گرفته و وقتی دوره راهنمایان طبیعت گردی ارسباران با استاد پرویز بختیاری با واژه پرنده‌نگری برخوردم انگار گمشده سال‌های دورم رو دوباره پیدا کردم. اعتقاد دارم پرنده‌نگری یکی از ارزشمندترین و ماندگارترین و اثربخش‌ترین تفریح برای خانواده و جامعه است همچنین برای محیط زیست و طبیعت.

_شما عضو باشگاه پرنده‌نگری ایرانیان هم هستید، باشگاه‌های پرنده‌نگری چه نقشی در ترویج پرنده‌نگری در کشور میتونن داشته باشن؟
_من یک روز با رادیو سلامت مصاحبه داشتم، اونجا یه جمله‌ای البته فی‌البداهه گفتم، اونجا سوال سر تالاب‌ها بود و تأثیر حضور پرنده‌نگرها در افزایش امنیت و کم کردن دایره ترس پرنده‌ها که نتیجتا اونجا اشاره کردم هر قدمی که پرنده‌نگر یا طبیعت‌گرد با رعایت نکات و بایدها و نبایدها به جلو می‌ذاره (برای دیدن پرنده‌ها یا عکاسی در تالاب‌ها که مثالشم عرض کردم تالاب عشق آباد ورامین که سال‌ها مسئول هماهنگی باشگاه بودم و بنوعی تسهیل می‌کردیم حضور دوستان رو در اون مجموعه)، یک قدم اون شکارچی، اون مخرب طبیعت به عقب برمی‌گرده. الان جواب سوالتون رو هم با این محوریت عرض می‌کنم. هر قدمی که یک انسان آگاه برای طبیعت برمی‌داره (درقالب نوشتن کتاب، در قالب یک مقاله در قامت ساختن یک فیلم، در قالب عضویت در یک گروه یا یک باشگاه، در جایگاه مدیریت کردن فعالیت‌ها و هم‌راستا کردن تلاش‌ها برای طبیعت) از اون طرف یک قدم به عقب برمی‌داره یا مجبور میشه به تجدید نظر در رفتارش، اون فردی که آگاه نیست توجیه نیست و خواسته و ناخواسته داره به طبیعت ضربه می‌زنه و میره که آگاه بشه، می‌ره که تفکر کنه و این خودش اولین مرحله ترویجه. ترویجی که مخاطب رو به فکر فرو نبره فایده نداره و شدیدا اعتقاد دارم بهترین و نتیجه بخش‌ترین ترویج‌ها برای نزدیک کردن انسان و طبیعت، توسعه و بسترسازی جهت آگاهی کودکان و نوجوانانه. بدون شک جواب می‌ده. خلا آموزشی محیط زیست در کلان آموزش و پرورش کشور ما بزرگ ترین ضربات رو داره می‌زنه و سمن‌ها تازه تازه دارند این خلاها رو بنوعی پر می‌کنند. و باشگاه‌ها هم با گنجاندن اهداف آموزشی پای به عرصه گذاشتن و امید که به سمت آموزش کودک و نوجوان بکشونن آموزش رو. راه نجات محیط زیستِ ما از مدارس و بخصوص مدارس ابتدایی می‌گذره. هرچند راه بسیار سختی در پیش داریم.

_توی این وضعیت کرونا شما پرنده‌نگری هم می‌کنید؟

_بله هر وقت فرصتی هر چند کوتاه دست میده دوربین رو برمی‌دارم و به چندتا پوینتی که دم‌دست هستند سرکشی می‌کنم. خدا روشکر رکوردهای خوبی توی همین یکسال داشتم.

_وضعیت پرنده‌نگری در منطقه شما به چه صورته؟ مردم محله یا شهرتون آشنایی دارند با این پدیده؟
_نزدیک 4 سالی است که اومدم چالوس، اولین مکانی که به ذهنم رسید که برم استارت پرنده‌نگری رو بزنم، مدرسه دخترم بود و خدا روشکر خیلی زود جواب گرفتم. با همکاری بسیار خردمندانه خانم خیردوست مدیر این مدرسه (که همینجا جای تشکر و امتنان داره از ایشون واقعا) برند مدرسه‌ی دوستدار طبیعت رو با هدف آموزش و ترویج فرهنگ زیست محیطی به دانش آموزان پایه‌های ابتدایی در سطح شهرستان ساختیم و جا انداختیم و سال قبل از کرونا حدود 100 دانش آموز گواهی دوره مذکور رو با نمره خوب گرفتند. هدف بعدیم توسعه پرنده‌نگری و طبیعت‌گردی مقید به اصول توسعه پایدار هست که به امید خدا بعد از کرونا اون رو شروع می‌کنم. در کل وضعیت آشنایی جوامع محلی و شهری در شهرستان‌ها با مقوله طبیعت، رابطه مستقیم با میزان آگاهی آنها از نفع معنوی طبیعت برای آن‌ها و انسان‌ها و رابطه معکوس با انتفاع مادی و سهل‌الوصول این جوامع از طبیعت داره. به طور مثال در جوامع محلی که فرهنگ شکار قوی‌تره کار یک کنش‌گر محیط زیست سخت‌تره و البته قدم اول آگاهی‌رسانی به این جوامع باید با احتیاط و هوشمندی باشه. خاطره اینکه سر کلاس با دانش‌آموزان کلاس سوم دبستانی یه اشاره کوتاهی به ضرر و زیان شکار حیوانات گفتم و دانش آموزان رو همراه این مقوله دیدم و تهیج شدن حسابی. هفته بعد یکی از دانش آموزان خواست شماره تماسم رو به پدربزرگش بده. گفتم برای چی می‌خواد. گفت آخه من هفته پیش رفتم دعواش کردم حسابی که شکار نکنه دیگه. اونم گفته این معلمت کجاست ببینمش خودشم شکار می‌کنم. بچه التماس می‌کرد که به پدربزرگش زنگ بزنم یجوری باهم آشتی کنیم....
و من اونجا بود که فهمیدم بقول یکی از بزرگان راه دراز و سختی در پیش داریم.

_در کجا دوست دارید پرنده‌نگری کنید یا چه مناطقی را برای پرنده‌نگری انتخاب می‌کنید؟ (کوه، جنگل، بیابان، کنار ساحل، تالاب‌ها، پارک‌ها و...)
_هر جایی که انسان نباشه و تا کیلومترها هیچ آبادی و مدنیتی وجود نداشته باشه تازه اونجاست که لذت دیدن و تماشای حیات‌وحش بمن لذت بیشتری می‌ده. و حیات‌وحش خود واقعیش رو نشون میده. رد انسان در حیات‌وحش همیشه برام یه کابوسه.

خب این یک اصله در توسعه پایدار، ولی اینکه همگی ما چقدر به این کد اخلاقی پایبندیم قابل پایش و بررسی برای خودمون حداقل هست و ایکاش اینکار رو بکنیم. خلاصه عرضم اینه اگر مدعی حفاظت از طبیعت هستیم باید با جان و دل حفاظت کنیم و از خودمون شروع کنیم رفتارهای درست با طبیعت رو.

_پرنده‌نگری در جمع را ترجیح می‌دهید یا به صورت فردی؟
_من کلا وقتی توی طبیعت قراره حرکتی داشته باشم حرکت انفرادی یا نهایتا یک جمع نهایتا 4 نفره رو می‌پسندم. اما شده که یک جمع 30 نفره رو بردم پرنده‌نگری و همه حتی خودم راضی از رکوردها بودیم، می‌دونید این غیر قابل پیش‌بینی بودن اتفاقات در مواجهه با رکورد گونه‌ها خودش یک جذابیته که می‌تونه توی یک جمع اتفاق بیوفته یا در تنهایی پرنده‌نگری کردن یا عکاسی. در کل لذت پرنده‌نگری در جمع تجربه و خاطره سازه همیشه. از پرنده‌نگری گروهی فقط اون جنبه‌های آموزشی و انتقال تجارب در گروه رو دوست دارم، چه در قالب فراگیر و شرکت کننده چه در جایگاه لیدر و آموزش دهنده.

_چه فصلی را برای پرنده‌نگری انتخاب می‌کنید؟
_اصلا نمی‌تونم جواب قاطع و مشخصی بدم بابت این سوال محسن جان. یعنی عین 365 روز سال هر روزش برا خودش یک سفر پرنده‌نگری و یک پتانسیل ویژه داره در درونش. برای دیدن یک پرنده خاص، یک رکورد عجیب، یک تجربه خوب، یک پایان انتظار...، همه فصل‌ها رو انتخاب می کنم، چون اون‌ها (پرنده‌ها) همیشه اونجا (طبیعت) منتظرم هستند.

_به کدام پرنده علاقه بیشتری دارید؟
_اگر از دیدگاه منطقی و ارزش اکولوژیکی نگاه کنیم اصلا نمیشه فرق گذاشت بین تک تک گونه‌های پرنده، ولی از دریچه احساس من برای پرندگان کوهستان و بویژه برای هما احترام بسیاری قائلم. عقاب طلایی رو هم دوست و هم علاقه دیرین من در کوهستان بوده. تابستان 84 دیواره علم و مسیر 48 لهستانی ها بود که یک عقاب طلایی رو در حالت نشسته و از فاصله بسیار نزدیک و غیر قابل باور دیدم. خشم و غضب نگاهش هنوز توی ذهنم هست و هنوز هم ازش هم می‌ترسم و احترام می‌ذارم و هم دوستش دارم.

_در بین پرندگان ایران، صدای کدام پرنده برای شما دلنشین‌تر است؟
_صدای مرغ حق پیام‌های بسیاری داره برای شنونده ایکاش می‌فهمیدیم چه در ناله تلخش نجوا می‌کنه. برای من دلنشینی آواز این جغد بخاطر اون تلنگری هست که بمن می‌زنه. انگار میگه از حق نگذر جاء الحق و ذهق الباطل رو فریاد می‌زنه. این فریاد اعتراضش برام دلنشینه. منو به تفکر وادار می‌کنه.

_دوست دارید کدام پرنده را در طبیعت ایران ببینید؟
_از همه بیشتر جغد برفی. حتی برایش مطالعه و برنامه‌ریزی هم کردم چند روزی هم در منطقه ترکمن صحرا زمستان 96 با محلی‌ها وقت گذاشتم ولی نتیجه‌ای نگرفتم. امیدوارم بازم بتونم فرصتی ایجاد کنم در قالب یک اکیپ جستجوگر اطلاعتمون رو روی هم بذاریم و پیداش کنیم. سرنخهایی از محلی ها وجود داره که هر چند سال یبار میاد به ترکمن صحرا.

_بهترین سفر پرنده‌نگریتون به کجا بوده؟
_برای من همیشه جنوب ایران از خوزستان تا بوشهر و هرمزگان تا سیستان بلوچستان و چابهار این خط رو می‌پرستم. آداب و فرهنگشون و مردمش رو احترام می‌ذارم. برای من جلوه خاص پرنده‌نگریم هست. هر سفری که به این مناطق چه با هدف پرنده‌نگری چه غیر باشه قطعا جزو بهترین سفرهام بوده و خواهد بود.

_بهترین رکوردتون از کدوم گونه بوده؟
_برای رکورد و عکاسی از سهره سرسیاه چند برنامه برای خودم تدوین کردم و انفرادی در فصلهای مختلف به نقاط هدف سرکشی می‌کردم و نهایتاً مهر 95 تونستم پیداش کنم و یک فرد ماده رو در ارتفاعات رامسر ببینم. وقتی دیدم و عکاسی کردم ازش احساس کردم این رکورد چون صفر تا صدش رو با منطق و مطالعه رفته بودم جلو و نهایتا اون وقت و انرژی جواب داد و به هدف رسیده بودم همونجا و کماکان بعد از چهار سال فکر می‌کنم بهترین رکوردم بوده.

_آیا رکورداتون رو یادداشت هم می‌کنید؟
_ اعتقاد دارم به اون سخنی که گفت علمی که نوشته نشه محکوم به از بین رفتنه. هرچند نوشته‌ها و یادداشت‌های ما بخودی خود علم نیست و خیلی میتونه شخصی و احساسی ذخیره بشه، ولی دیتاهای اینچنینی پایه‌های علوم مختلف رو می‌سازه. بنابراین از ابتدای کار پرنده‌نگری رکوردهام رو با جزییات یادداشت کردم و یک فایل اکسل با حدود 6000 ردیف البته به طور آرشیو شخصی دارم.

_چه مزیتی داره یادداشت مشاهدات در پرنده‌نگری؟
_در سایت باشگاه (پرنده‌نگری ایرانیان) به تناسب و البته با چند هدف که یکیش توانمند سازی و تقویت آرشیو عکس‌ها جهت استفاده در هیئت تحریریه مربوطه‌ست، رکوردهای سال 93 تاکنون رو در حال ذخیره و بارگزاری داریم. یادداشت‌ها فقط ثبت رکورد نیست و عکس‌ها هم ارزش ثبت و کار علمی و تحقیقاتی دارند. همچنین هر عکسی از زیبایی طبیعت باید توسط اهلش دیده بشه و ترویج بشه این دیدن زیبایی. خودش اصلِ اول پرنده‌نگریه. ما میریم به طبیعت که از دیدن یک زیبایی مشخص لذت ببریم. چه بهتر و ماندگارتر که این زیبایی در قالب عکس یا نوشته یا حتی دل نوشته ماندگارتر و لذتش به همه برسه. مضاف بر این که متخصصان و محققان و جستجوگران میتونن استفاده های بسیار مفیدی از یادداشت‌های پرنده‌نگری جامعه پرنده‌نگر داشته باشن و این اثرِ دراز مدت کار هست که امیدواریم ثوابش به ما هم برسه.

_اهل مطالعه و یا فیلم دیدن هم هستید؟
_در نوجوانی و جوانی مطالعه زیاد داشتم و فیلم هم زیاد می دیدم اتفاقا، ولی هرچه سن که بالا رفت مضاف بر اینکه مشغله‌ها بیشتر شد، احساس کردم حالا اون چیزهایی که مجازی خوندم و دیدم باید حالا برم در واقعیت و در لحظه ببینم. اینه که اکثر اوقات بیکاری در طبیعت هستم و مثلا چه بسا ساعتها شده کنار ساحل به رفتار پرندگان توجه می‌کنم. صحبت از فیلم کردی شاید باورتون نشه من بعد از فیلم رستگاری در شاوشنگ به این نتیجه ارزشمند برای خودم رسیدم که زندگی اون‌چیزی نیست که سالها دغدغه فرداش رو داریم، زندگی همین الانه فقط باید هدفمند و هوشمند عمل کنیم. الان البته بیشتر فیلم‌های کمدی و خنده‌دار با خانواده رو ترجیح میدم. نیاز اصلی همه ما شاد بودنه.

_خاطره‌انگیزترین سفر پرنده‌نگریتون کدوم بوده؟
_رکورد اول درنای سیبری بگونه‌ای شد که من از چالوس در آمل به دوست عزیزم آبراهام شکوهی ملحق شدم و تا سوته رفتیم و اونجا بعد از یک جستجوی خیلی کوتاه دیدیمش و به طور اتفاقی متوجه شدیم با یک تغییر مکان و دور زدن جنگل سوته میتونیم به چند متری امید برسیم. همینطور هم شد و البته حدود 50 متر سینه خیز رفتیم تا حدود 10 متریش رسیدیم. آبراهام که اول چند دقیقه ای سیر نگاهش کرد و مسخ شده بود ولی من طبق عادت (حالا خودش یک عیبه البته در پرنده‌نگری) از همون سینه خیز که میومدیم رگبار مسلسل دوربین رو ول نمی‌کردم. و خدا روشکر عکس‌های خیلی خوبی هم بهمون داد و عطش چندین ساله برای دیدنش شاید یکی از عجیب‌ترین و از نزدیک‌ترین دیدارهای من با یک گونه خاص از پرنده بود.

_بعد از دیدن درنا و اون حس و حال زیبایی که تعریف کردی؛ این سوال پیش میاد که حالا چکار کنیم که بلایی که سر درنا اومد بر سر بقیه پرنده‌های کمیاب و در خطر انقراض نیاد؟
_توجه به معنای واقعی کلمه:
توجه یعنی برنامه‌ریزی کوتاه مدت و بلند مدت؛ توجه یعنی استفاده از خرد متخصصان،
توجه به معنی همراه بودن مدیران و مسئولان،
یعنی جامعه محلی رو آگاه کردن،
توجه یعنی توجیه شدن همه موارد دخیل که اگه یک آجر امروز از یک خانه کم بشه فردا دیگری و...‌ روزی این خانه سقوط خواهد کرد.

_چند تا از زیستگاه‌های مناسب پرنده‌نگری در منطقه یا شهرتون رو لطفا برای ما معرفی کنید.
_جنگل‌های هیرکانی میراث کهن ما ایرانیان جای کار زیادی داره برای پرنده‌نگری. این وسعت ارزشمند پتانسیل وجود گونه‌های خیلی خاص و بعضاً جدید برای ایران رو داره و مطمئنم روزی محقق میشه این عرض بنده. من در اطراف محل زندگیم در چالوس کنار ساحل دریای کاسپین رو البته در تایم مناسبش برای دیدن گونه‌های خاص و کم رکورد مثل اسکوای قطبی در اردیبهشت و پرستوی دریایی سیاه در شهریور و جنگل‌های بندپی نوشهر رو برای دیدن چهارگونه دارکوب سیاه، خالدارها و سبز در یک روز پیشنهاد می‌کنم. خوشحال میشم بتونم دوستان رو همراهی و راهنمایی کنم با کمال میل و اشتیاق.

_من چند تا کلمه و اسم میگم شما اولین چیزی (اولین کلمه‌ای) که به ذهنتون میاد رو لطفا بفرمایید؛
_مازندران: بی آب در آن 2050،
کاکایی سر سیاه کوچک: هیاهو،
جنگل: ریه زمین،
دارکوب خالدار بزرگ: خط گردنی،
تالاب: اکوسیستم،
پرویز بختیاری: اخلاق،
قرقی: همساده،
دریا: کاسپین،
دوربین: یار،
عقاب دریایی: منقار،
پرنده‌نگری: تفریح،
خانواده: اولویت.

_در آخر؛ توصیه شما به دوستان پرنده‌نگر چیه؟
_من واقعا خودم به توصیه و نصیحت محتاج‌تر از همه هستم، ولی باورم در دنیا اینه و دوست دارم به دوستانم هم توصیه کنم یک چیزه که اونم نقل‌قول کنم و بگم: راه در جهان یکیست و آن راستی‌ست. خلاص. چه دانشمند باشیم چه بیسواد چه غنی باشیم چه فقیر چه بالا باشیم چه پایین راه صداقت و راستی رو فراموش نکنیم. اخلاق خوب مدالیست که بر گردن انسان زیبنده‌ست و فرهیختگی را با عیار صداقت و اخلاق سنجیدن حسابه.
و توصیه و انتقال تجربه‌ام اینه که با طبیعت صحبت کنیم. با رنج‌هاش ناراحت بشیم و وقتی خوشحاله ما هم خوشحال و امیدوار بشیم. بارها شده خواستم و انجام داد. مادر طبیعت بسیار هوشمند و عاقله.
_اگر مطلبی هست که من فراموش کردم بپرسم، لطفا خودتان بفرمایید.
_پدرم اولین کسی بود که در کودکی منو بقولی وارد دنیای طبیعت و حرکت در طبیعت واداشت. چه روزهایی که با هم می رفتیم جنگل و خودش علاقه زیادی به قرقاول و صدای آواز جنس نرش در بهار داشت. وقتی عصرها دم غروب روی تراس منزل می‌نشست و می‌شنید از داخل جنگل قرقاولی آواز مستی سر میده با لبخند و رضایت خاطر و خیلی جالب می‌گفت: ای جان!
بخاطر این گرفتن دست من و به طبیعت بردن، دستش رو تا ابد می‌بوسم. خانواده 4 نفره ما الان در چالوس که چند سالی هست مهاجرت کردیم از تهران به چالوس، تقریبا هر هفته یک جایی رو میریم برای طبیعت و اونها هم علاقه‌مندند و کمک می‌کنند به من در پیداکردن گونه‌ها. همینجا از همین تریبون ارزشمند، خواستم از عزیزای دلم همسرم و دخترهام تشکر کنم. توصیه من به همه در هر سن، جایگاه اجتماعی، جنس، تحصیلات، شغل، ثروت و... اولویت قرار دادن خانواده‌ست. کانونی که هیچ وقت نمیشه جایگزینی براش پیدا کرد. هیچ وقت هیچ کجا...
کار ارزشمند شما محسن عزیز هم قابل ستایش و امتنان هست. هر قدمی در جهت تعالی فرهنگ شایسته احترام و تقدیره.
من هم ممنونم از شما بشیر عزیز که در این مصاحبه حضور داشتید.

پایان.


تاریخ ارسال: 1399/11/21
نظرات شما:

         

کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به باشگاه پرنده نگری ایرانیان می باشد