|
مولود متولد مرداد 1367، لیسانس مدیریت گردشگری و فوقلیسانس مطالعات میراث جهانی دارد. او داستان آشناییش با پرندهنگری و باشگاه پرندهنگری ایرانیان را این گونه تعریف میکند:
«در پاییز 1397، با گروه کوچکی به منطقه حفاظتشده توران رفتیم تا اگر بخت یارمان میشد، یوزپلنگ ایرانی را ببینیم. در این سفر، من هنوز دوربین دوچشمی نداشتم. زمانیکه، باقی افراد گروه در حال دوربینکشی و کاوش دشت و دمن بودند، با کتاب راهنمای میدانی پرندگان فرید مبصر که همراه یکی از اعضای گروه بود، مشغول میشدم. اولین چیزی که برایم جالب بود، دستهبندی پرندگان و کیفیت خوب چاپ این کتاب بود. از طرف دیگر، صاحب کتاب که از قضا، یکی از اعضای قدیمی باشگاه پرندهنگری ایرانیان بود، در کنار نام هر پرندهای که پیش از این دیده بود، تاریخ و مکان دقیق مشاهدات خود را نیز نوشته بود. بعدها، در بیخبری از وجود ایبرد، من هم این رویه را پیش گرفتم. در همان سفر، کتاب فرید مبصر را اینترنتی سفارش دادم و چند روز بعد، عضو باشگاه شدم. در زمستان آن سال، با باشگاه به فریدونکنار و تالابهای خوزستان رفتم. با وجود اینکه در آن زمان، پرندهنگری برای من چندان جدی نبود، اما هنوز خاطره رفتن به دوماچال، مشاهده درنای سیبری، یا جغد انبار خجالتی در محیطبانی کرخه و شنیدن صدای دراج برای اولینبار، بهخوبی در خاطرم هست.
در سفر توران، ما یوزپلنگ ایرانی یا زاغ بور ندیدیم، تنها چند نفر، هوبره را از فاصله دور دیدند که باز هم، من موفق به دیدارش نشدم. ولی بعدها، هنگامیکه اصلا انتظار دیدن پرندهای را در برهوت کویر انارک نداشتم، یک جفت هوبره شجاع را در فاصله بسیار نزدیک، بدون نیاز به دوربین دوچشمی دیدم. امکان داشتن چنین تجربههایی، در کنار سفرهای ماجراجویانه و سرزندگی که پرندهنگری به ارمغان میآورد، زندگی و سفرهای من را در سال های اخیر پربارتر کرد.»
نوشتههای مولود در ویسایت: